چکیده:
تاریخ طبری بهعنوان یکی از مهمترین منابع تاریخ اسلام، روایت پیشروی نظامی برخی
ملوک تبابعه به ایران تا مرزهای چین و بت در عصر قباد را بدون ه رگونه داوری نقل کرده است. منایع
اسلامی تا قرن هفتم هجری نیز غالبا این روایت را پذیرفهاند» لیکن بسیاری از منابع همعصر ساسانیان»
مطلیی که موید این معنا باشد ارائه ننمودهاند. این نوشتار با روش توصیفی-تحلیلی و مراجعه به اسناد و
مدا رک تاریخی» بهدنبال پاسخ این پرسش بوده که روایت مذکور تا چه حد مورد تاید است. نتایج
حاصل از مقایسه روایت طبری و منابع تاییدکننده آن» با گزارشهای تاریخی غیراسلامی -اواخر قرن
پنجم و اوایل قرن ششم میلادی-نشان میدهد که این پیشروی بهمعنای زیرپا گذاشتن حاکمیت ایران
نبوده» بلکه تنها با تسخیر حیره و غارت بخشهایی از محدودة فرات» سواد تا تیسفون مدائن -در غرب
متصرفات امپراطوری ساسانی -مطابقت دارد.
خلاصه ماشینی:
٨ عبدالعزیز سالم [بی تـا]، تـاریخ العـرب فـی عصـرالجاهلّیه ، بیـروت : دارالنهضـه Û العربیـه Û، ص ١٤٤-١٤٥؛ توفیـق بـرّو طبری و دیگر منابع اسلامی تا قرن هفتم هجری مبتنی بر استمداد حـارث بـن عمـرو کنـدی از برخی تُبّعان مذکور در آن روایت ، به هدف حمله نظامی به قسـمت هـای غربـی ایـران - در حیره تا تیسفون مدائن دوره قباد- صحیح به نظر می رسد١ ولی با جستجو در منابع غیراسـلامی هم عصر آن روزگار، روشن گردید که بخش دیگری از این رویداد که ناظر بر پیشروی برخـی ملوک تبابعه تا مرزهای چین و تبّت است ، با تردید بسیار مواجه است .
٢ به نظر می رسد، این حارث بن عمروبن حجربن آکل المرارالکندی که برخی وی را نوة دختری (سبط ) «حسـان بـنُ تبّـع » حمیری نیز معرفی کرده اند (نک : ابن هشام ، همان ، ص ٣١٠؛ عبدالرحمن بن محمّدبن خلدون (١٤٠٨ق /١٩٨٨م )، العبـر و دیوان المبتدأ و الخبر فی أیام العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی السّلطان الأکبـر، تـاریخ ابـن خلـدون ، تحقیـق خلیل شحادÛ، ج ٢، بیروت ، دارالفکر، طبعÛ الثانیÛ، ص ٣٢٧)، احتمالاً از گماشتگان تحتِ فرمان «ُتبَّع بن حسان بنُ تبّع »، آخرینُ تبّع از ملوک تبابعه بوده و از جانب او به امارت قبایل معد (ساکن سواد) تعیین و روانۀ عراق شده است ؛ نـک : الطبری ، همان ، ج ٢، صص ٩٠-٨٩؛ الإصفهانی (١٨٦٦م )، همان ، ص ١٣١؛ پیگولوسکایا (١٣٧٢)، همان ، ص ٣٠٦.