چکیده:
نظام آموزشی برای شکلگیری و تداوم نیازمند مبانی، منابع تولید علم، اهداف، نیازسنجی، برنامهریزی، مدیریت، نیروی انسانی، متون و مراکز آموزشی است. البته، برای عبور از بحرانها و رسیدن به دستآوردهای نظام آموزشی، این امور به تنهایی کافی نیست، بلکه باید از یک دسته عوامل اصلی و فرعی، سلبی و ایجابی، زمینهساز و تاثیرگذار بر روند پیشرفت کمی و کیفی نظام آموزشی کمک گرفت. براساس اهمیت موضوع در فهم تاریخ علمی امامیه، این پژوهش برای شناخت عوامل مهم، زمینهساز و تاثیرگذار بر نظام آموزشی امامیه در پنج قرن نخست به دلیل فراز و نشیب فعالیتهای علمی و آموزشی، صورت گرفت و روشن گردید، عوامل و پیشرانهای اصلی بر شکلگیری و تداوم و عوامل فرعی بیشترین سهم را در توسعه کمی و کیفی نظام آموزشی داشتهاند. در این میان عوامل سلبی اگرچه مشکلاتی را برای فرآیند آموزش ایجاد کردهاند، اما نقش اثرگذار بر خروج ار بحرانها را داشتهاند.
خلاصه ماشینی:
دانشمندان امامیه با آغاز منازعات علمی در موضوعات گوناگون و رشد فرقههای مذهبی و کلامی، به نیازسنجی پرداخته و فعالیتهای مختلفی از قبیل تدریس، تبلیغ، اعزام نماینده برای پیگیری مسائل دینی، تألیف کتاب و رسالههای فقهی، شرحنویسی، نسخهنویسی، مناظره، ردیهنویسی بر علیه فرقهها و مکاتب فکری و ترجمه متن فارسی به عربی، نقد فلسفه یونان، پالایش متون دینی، رصد آثار و دیدگاههای فقهی و کلامی اهلسنت و رفع اختلافات حدیثی داشتند و نتیجه آن چنان شد که ذهبی در اینباره مینویسد: «گرایش به تشیع در میان پیروان دیندار، پرهیزگار و درستکار زیاد است، اگر احادیثی که آنان ازجمله أبان بن تغلب نقل میکنند، پذیرفته نشود، بخش اعظم آثار و احادیث نبوی از بین میرود و این مفسدهای بزرگ است.
اهل بیت^ و دانشمندان شیعه بهعنوان مرجع و مدیران نظام آموزشی امامیه، برای عبور از این بحرانها، به یک نهضت آموزشی در جهت نشر علوم و گسترش تشیع دست زدند و توانستند آنان را بهعنوان گروهی اجتماعی، متمایز از دیگر مسلمانان و دارای یک نظامواره مشخص اعتقادی و برخوردار از توان علمی در تمامی حوزهها مطرح سازند.
برای رسیدن به این هدف ـ از آنجاکه سقیفه مسیر حرکت تاریخ سیاسی اسلام را تغییر داد ـ مذهب تشیع بهعنوان پیروان مکتب اهل بیت^ و اسلام ناب، نقش بسزایی در شکلگیری نظام آموزشی امامیه داشت.
میتوان گفت، اگرچه شیعیان با مشکلات زیادی مواجه بودهاند، اما توانستهاند با مدیریت اهل بیت^ و مرجعیت علما، به بسیاری از اهداف و نیازمندیهای خود برسند و گسترهای از فعالیتهای مختلف آموزشی ازجمله تدریس، پژوهش، نگارش متون آموزشی، پالایش و حراست از آموزهها، مناظره، تأسیس مراکز علمی و تولید علم را انجام دهند.