چکیده:
این پژوهش به بررسی انواع استعارههای مفهومی در چهار رمان فارسی از چهار نویسنده زن معاصر میپردازد و هدف آن دستیابی به برخی الگوهای شناختی در این آثار و میزان معناداری آن در شکل دادن به سبک نوشتار زنانه است. نوع فهم نویسندگان زن - به لحاظ جنسیتی- متفاوت است و این تفاوت به طورکلی موجب تمایز در سبک فکری نوشتار زنانه میشود. این مقاله میکوشد این تمایز فکری را در قالب تحلیل استعارههای مفهومی نشان دهد.
تحلیل دادههای رمانها، که به صورت کیفی و بر مبنای روش پژوهشی تحلیل محتوا انجام شدهاست، نشانمیدهد که مبدا استعارههای این نویسندگان در بیشتر موارد ازجمله: لباس، بافتنی، غذا، خانه، نطفه، زایش و... برچسب زنانه دارد و تحت تاثیر فکر و هویت و زندگی زنانه آنان است. همچنین در آثار بررسی شده، استعاره هستیشناختی بسامد بیشتری دارد.
خلاصه ماشینی:
بررسی کاربرد نظریۀ استعارۀ مفهومی در تعیین سبک نوشتار زنانه ؛ مطالعه موردی چهار رمان «سووشون »، «پرندۀ من »، «دالان بهشت » و«ای کاش گل سرخ نبود» دکتر علیرضا اسدی* استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه ایلام مهین رزمگیر** دکتر علیرضا شوهانی استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه ایلام چکیده این پژوهش به بررسی انواع استعاره های مفهومی در چهار رمان فارسی از چهار نویسندٔە زن معاصر میپردازد و هدف آن دستیابی به برخی الگوهای شناختی در این آثار و میزان معناداری آن در شکل دادن به سبک نوشتار زنانه است .
از آنجا که محتوای متن ادبی بیشتر بر دریافت و تخیل فردی متکـی اسـت و امکـان بیشتری برای بیان باورها و تلقیهای شخصی فراهم میسازد، فرضیۀ تحقیـق ایـن اسـت که دستیابی به ویژگیهایی سبک فکری زنان نویسنده با تحلیل استعاره های مفهومی آنـان فراهم است ؛ به دیگر سخن استعاره هایی که گوینده میآفریند، تابع ذهنیت و نوع نگاه او به جهان و زندگی است ؛ پس نقش عمـده ای کـه اسـتعاره در بـه هـم پیوسـتگی سـبک شخصی به عهده دارد تحت تأثیر سیطره نگاشتهای اصلی و ایدئولوژی نویسنده است .
(237 جدول شمارۀ ١- بسامد انواع استعاره های مفهومی در رمانهای «سووشون »، «پرندۀ من »، «دالان بهشت »، «ای کاش گل سرخ نبود» {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} تحلیل جدول شمارۀ١: استعارٔە جهتی کمترین بسامد و استعارٔە هستیشناختی، بیشترین بسامد را در این آثار دارد.