خلاصه ماشینی:
"در تذکره نصر آبادی به «سعایت بد گویان» (8) و در«خلد برین»به سخنان دروغ دشمنان اشاره شده است (9) اسکندر بیک منشی در ذیل تاریخ عالم آرای عباسی از تمایل خلیفه سلطان به کنارهگیری از منصب وزارت اشاره دارد که در اداره امور هر چند جانب حق را منظور دارند «ناچار جهت انتظام امور دولت مرتکب بعضی امور خلاف شرع میگردند»و این موردی بود که خلیفه سلطان نمیپسندید، اسکندر بیک منشی میافزاید: «خلیفه سلطان در اینماده[کنارهگیری]غلوی بسیار میکرد و بندگان اشرف را در اینوقت که آغاز سلطنت و پادشاهی آن حضرت[شاه صفی یکم] است و مخالفان دولت از همه طرف در مقام انتقام، و به اعوان و انصار احتیاج تمام، خصوصا جمعی که به شرف قرابت[از جمله خلیفه سلطان]سرافراز باشند دامن از مرافقت در چیدن و پهلو از معاونت خالی کردن، بخاطر انور خطور میکرد که نتیجه نااخلاصی است یا در صفحه خاطر طرح دیگر کشیدهاند مجملا به انواع وجوه حزم و احتیاط مقتضی آن گردید که خاطر اشرف را از غبار این تفرقه پاک ساخته خود را از این دغدغه فارغ سازند».
(18) مرتبه والای علمی و مذهبی خلیفه سلطان و پیوند سببی وی با خاندان شاهی مانع از آن بود که در دام رقابتها و دشمنیهای دیگر صاحب منصبان گرفتار شود، اگر اختلافی وجود داشت با دیگر مقامهای مذهبی و روحانیون بود؛چنانکه میرزا قاضی شیخ الاسلام اصفهان و ملا حسینعلی، مدرس و متولی مدرسه ملا عبد الله اصفهان که سعی در تضییع خلیفه سلطان داشتند، ناکام شده و هر دو معزول (*)از جمله کسانی که در این سال به قتل رسیدند و یا معزول شدند عبارت بودند از:قتل عیسی خان قورچی باشی و پسرانش که وی نیز داماد شاه عباس یکم بود، قتل محمد طاهر وزیر عیسی خان، قتل چراغ خان قورچی باشی که بجای عیسی خان آمده بود."