چکیده:
مقاله حاضر به بررسی مبانی، اصول، ارزشها و روشهای دو دیدگاه تربیتی اسلام و لیبرال پرداخته و سپس، با اشاره به اهمّیت اهداف در تعیین جهت و هدایت فرایند آموزش و تربیت و تقسیمبندی اهداف تعلیم و تربیت به دو گروه اهداف غایی و واسطی (اعتقادی، اخلاقی، فرهنگی، اجتماعی، مدنی، عاطفی و...)، به بررسی تطبیقی دو دیدگاه تربیتی اسلام و لیبرالیسم پرداختهاست. روش پژوهش در تحقیق حاضر از نوع تحلیلی- استنتاجی است که با تحلیل اسناد پیرامون موضوع پژوهش میتوان گفت که هرکدام از دیدگاههای تربیتی فوق، بر انواع هدفها تاکید داشتهاند؛ به طوری که در تربیت اسلامی، محور خداست و هدف، تنها کسب معرفت نیست؛ بلکه رشد و شکوفایی متوازن همه ابعاد وجودی انسان است؛ اما از دیدگاه مربّیان لیبرال، تعلیم و تربیت فرایندی است که به کسب دانش نظر دارد و انسان را محور قرار میدهد.
The present study was conducted aiming to investigate the foundations, principles, values and approaches of Islam and Liberalism to education as well as to make a comparative analysis of these two stances with regard to the significance of objectives in directing the process of education on the basis of two ultimate and mediating goals (belief, ethical, cultural, social, civil, emotional, etc.). The research method was of a deductive-analytic nature which examined the documents related to the topic. According to the findings, it can be stated that each of the two educational views highlighted various kinds of objectives. With regard to the liberalist approach, educations seeks to achieve knowledge and is human-centered, while Islamic approach is God-oriented and seeks not only to increase horizons of knowledge but also to develop equally all aspects of human nature.
خلاصه ماشینی:
روش پژوهش در تحقیق حاضر از نوع تحلیلی- استنتاجی است که با تحلیل اسناد پیرامون موضوع پژوهش میتوان گفت که هرکدام از دیدگاه های تربیتی فوق ، بر انواع هدف ها تأکید داشته اند؛ به طوری که در تربیت اسلامی ، محور خداست و هدف ، تنها کسب معرفت نیست ؛ بلکه رشد و شکوفایی متوازن همۀ ابعاد وجودی انسان است ؛ اما از دیدگاه مرّبیان لیبرال ، تعلیم و تربیت فرایندی است که به کسب دانش نظر دارد و انسان را محور قرار می دهد.
تحقّق هدف آفرینش انسان ، تنها در پرتو تعلیم و تربیت میسّر است ؛ به این منظور، خداوند متعال انسان را به نیروی عقل و ابزار معرفت تجهیز کرد و پیامبرانی را با دلیل روشن و احکام و قوانین محکم برانگیخت و رسالت تعلیم و تربیت انسان را به آنان سپرد (صالحی و یاراحمدی، ١٣٨٧: ٢٤)؛ از این رو، تربیت ریشه در هزاران نسل پیشین انسانی دارد و سایۀ تأثیر آن بر تمام نسل های پسین نیز ادامه خواهد داشت (هاشمی، ١٣٨٨) به طوری که اهمّیت و نقش منحصر به فرد تربیت در تحقّق فرهنگ و تمدّن و رشد و تعالی آن دو، بر مرّبیان و اندیشه ورزان بزرگ پوشیده نبوده است .
بنابراین ، در ادامه به بررسی تطبیقی اهداف تربیت در دیدگاه اسلامی با عناصر اساسی معنوّیت و ایمان و هدف نهایی قرب الیالله و دیدگاه تربیتی لیبرال که عنصر عقلی را ارزشمندترین خصیصۀ انسانی تلقی میکند و انسان را محور قرار داده و به ویژگیهایی مانند پرورش تفکر انتقادی، عقلانّیت یا پرورش ذهن در همۀ ابعاد و تکّثرگرایی عقیدتی و همگانیبودن تعلیم و تربیت تأکید میکند، پرداخته میشود.