چکیده:
استفهام از سبکهای زیبای قرآنی برای بیان حقیقت و آگاهی دادن به مخاطب است. غالب استفهامهای قرآن در بر دارندة اغراض و اهدافی غیر از استفهام حقیقی است. دانشمندان علم بلاغت، معانی ثانویة متعددی را از جمله انکار، استهزاء، تعجب، تقریر، نفی و... برای استفهام برشمردهاند. در نوشتار حاضر، با روش تطبیقی دیدگاه زمخشری و علامه طباطبایی در فهم استفهامات قرآنی بررسی شدهاست. هرچند شباهتهای بسیاری در تبیین معنای ثانویة استفهام در دو تفسیر وجود دارد، لیکن وجوه اختلافی هم مشاهده میشود. تفاوت برداشت دو مفسر در فهم معنای استفهام، بیان نشدن معنای ثانویه از جانب یکی از دو مفسر یا از جانب هر دو مفسر، نمونههایی از این وجوه اختلاف است. تفاوت برداشت دو مفسر از عواملی ناشی میشود که مهمترین آنها، توجه به سیاق کلام، قرینههای لفظی و معنوی و نیز مخاطب آیه است.
Interrogative constructions or Istifham are among aesthetic Qur'anic styles employed to convey the truth and inform the audience. Predominantly, Qur'anic interrogatives imply goals and intentions beyond actual questions. Rhetoricians have associated several secondary meanings with istifham, including denial, derision, surprise, assertion, curtsy, intimidation, abasement, deprecation, caution, persuasion, pray, censure, mention, explain, evenness and negation. This study adopts a comparative method to investigate the views of al-Zamakhshari and Allama Tabataba'i regarding the comprehension of interrogative constructions in the Qur'an. Although, both exegeses render close interpretations of the secondary meanings of interrogative constructions, a few variations can be detected. Such variations as different interpretations and discounting of a secondary meaning by one or both exegetes. Certain factors can contribute to such different interpretations, the most important ones having to do with, inter alia, speech style, semantic and grammatical ellipsis, and target audience.
خلاصه ماشینی:
بررسی تطبیقی دیدگاه زمخشری و علامه طباطبایی در فهم استفهامات قرآنی علی محمدی آشنانی استادیار گروه علوم قرآن و تفسیر دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم تهران، ایران فاطمهالسادات ارفع دانشجوی دکتری رشتة تفسیر تطبیقی موسسة آموزش عالی کوثر، قم، ایران (تاریخ دریافت: 21/04/1397؛ تاریخ پذیرش: 26/09/1397) چکیده استفهام از سبکهای زیبای قرآنی برای بیان حقیقت و آگاهی دادن به مخاطب است.
این پژوهش درصدد است که به روش تطبیقی بین دو تفسیر کشاف و المیزان به این پرسش پاسخ دهد که: وجوه شباهت و افتراق دیدگاههای دو تفسیر نامبرده در زمینة معانی ثانوی استفهامات قرآنی چیست؟ محققان و نویسندگان علوم بلاغی از گذشته تاکنون در بیان مباحث علم معانی در بخش جملات انشایی، به مفهوم استفهام و معانی بلاغی آن اشاره و نمونههایی از آیات قرآن را بیان نمودهاند.
2. معانی ثانوی استفهام گاهی استفهام از معنای اصلی خود که طلب علم نسبت به مجهول است، عدول میکند و به کمک قرینهها در معانی دیگری استعمال میشود که مناسب با مقام است و در این حال، هرچند کلام در ظاهر استفهام است، ولی در حقیقت، منظور آن طلب فهم از مخاطب نیست، بلکه اغراض دیگری را در نظر دارد که به سبب دست یافتن بر آنها، کلام به صورت استفهام بیان میشود (ر.
زمخشری معتقد است که «کیف» استفهامیه در معنای انکار و تعجب بهکار رفتهاست و مفهوم آیه این است که آیا به خدا کفر میورزید، در حالی که نشانههای بسیاری برای شما وجود دارد که شما را از کفر منصرف میسازد و به سوی ایمان فرامیخواند (ر.