چکیده:
امنیت از مفاهیم بنیادین علم سیاست است که به اعتقاد بسیاری از اندیشمندان سیاسی جزء فلسفه وجودی دولتها و ضامن بقای آنها بهحساب میآید و برخی تامین امنیت را وظیفه اصلی دولتها دانسته اند. در آیات قرآن کریم، سیره و احادیث پیامبر اکرم (ص) و امامان معصوم (ع) نیز مستندات فراوانی وجود دارد که نشان از اهمیت این مفهوم در شرع مقدس اسلام دارد. فقهای شیعه نیز در دوره های مختلف تاریخی همواره به دنبال امنیت دینی و سیاسی جامعه شیعی بودهاند و از قواعد و اصول فقهی مختلفی با استناد به قرآن و سیره معصومین (ع) در تامین امنیت شیعیان بهره گرفتهاند. تقیه، امور حسبیه، مقدمه واجب، امربهمعروف و نهی از منکر و حفظ جامعه اسلامیاند. در این راستا، مجتهدان و فقهای شیعه عصر قاجاریه با توجه به اوضاع سیاسی- اجتماعی جامعه ایران در این زمانه، وابستگی و استبداد حکام قاجار، خطر استعمارگری قدرتهای بزرگ و وقوع دو جنگ مهم ایران و روس توجه ویژهای به حفظ استقلال و ایجاد امنیت در جامعه اسلامی معطوف داشتهاند و در بخشی از فتاوای خود بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم به حفظ نظم جامعه مسلمین و امنیت جان و مال شیعیان پرداختهاند. این مقاله با تحلیل فتواهای فقهای عصر قاجاریه تا قبل از انقلاب مشروطه، شیوه عملی و نظری آنها در جهت ایجاد امنیت در جامعه ایران را بررسی میکند. نوع این پژوهش توصیفی- تحلیلی و روش انجام پژوهش تحلیل محتوا است.
خلاصه ماشینی:
در این راستا، مجتهدان و فقهای شیعه عصر قاجاریه با توجه به اوضاع سیاسی- اجتماعی جامعه ایران در این زمانه، وابستگی و استبداد حکام قاجار، خطر استعمارگری قدرتهای بزرگ و وقوع دو جنگ مهم ایران و روس توجه ویژهای به حفظ استقلال و ایجاد امنیت در جامعه اسلامی معطوف داشتهاند و در بخشی از فتاوای خود بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم به حفظ نظم جامعه مسلمین و امنیت جان و مال شیعیان پرداختهاند.
نزدیکی علما به حکومت و تقویت حاکمیت سیاسی بهویژه در زمان فتحعلی شاه قاجار در راستای دفاع از کیان اسلام و شیعه بود، چراکه دفاع از یک دولت شیعی در مقابل کفار روس بر هر چیز دیگری مقدم بود و به دنبال آن صیانت فکری مردم از اعوجاجات و انشعابهای درون مذهبی این دوره از سویی و مقابله با اندیشههای دینستیز که از جهان غرب به ایران وارد میشد، از سوی دیگر از وظایف علمای دینی به شمار میآمد.
امنیت ملی و اصل حفظ بیضۀ اسلام فقهای شیعه عصر قاجار در متون فقهی با عباراتی نظیر «حفظ بیضۀ اسلام» از امنیت ملی و بینالمللی جامعه اسلامی یادکردهاند که حفظ جامعۀ مسلمانان و استقلال آن از اجانب و کافران در ابعاد گوناگون سیاسی، اقتصادی، نظامی، فرهنگی، اجتماعی و قضایی را شامل میشود و مصادیق آن میتواند امنیت مرزها، وجوب دفاع از دار الاسلام و لزوم امنیت سیاسی برای کشور بر اساس قاعدۀ نفی سبیل در جلوگیری از سلطۀ بیگانه باشد.