چکیده:
«سیاست موازنه مجدد» اوباما در منطقه آسیای شرقی با هدف بازتعریف منافع، تهدیدات و راهبردهای سیاسی، اقتصادی و نظامی پیگیری شد. با روی کار آمدن دونالد ترامپ، موازنه مجدد جای خود را به سیاست «نخست آمریکا» داد که در آن منافع ایالات متحده بیش از هر موضوع دیگری مورد توجه قرار گرفت. پرسش اساسی مقاله حاضر آن است که «سیاست موازنه مجدد» اوباما و «سیاست نخست آمریکا» ترامپ چگونه در جهت ارتقای منافع آمریکا در آسیای شرقی پیگیری شده است؟ در پاسخ به این پرسش، نگارندگان معتقدند که سیاست موازنه مجدد با اتخاذ رویکردی چندجانبهگرایانه و تمرکز بر جلوگیری از رشد اقتصادی و نظامی چین، با هدف اجماعسازی میان کشورهای همسو با سیاستهای ایالات متحده در آسیای شرقی دنبال شده است؛ درحالیکه سیاستهای ترامپ با رویکردی یکجانبهگرایانه در حوزه اقتصاد و چندجانبهگرایانه در حوزههای نظامی و سیاسی و با تمرکز بر بحران شبهجزیره کره، در راستای بسط رقابت منطقهای با چین در این منطقه پیگیری میشود. در این مقاله روش پژوهش «تحلیلی و توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانهای» بوده و با بهرهگیری از مکتب کپنهاگ تلاش شده است که با تبیین و تحلیل سیاستهای اوباما و ترامپ در آسیای شرقی، به بررسی تمایز، وجوه مشترک و رویکردهای هر یک پرداخته، جهتگیری جدید سیاست خارجی ایالات متحده را در دوره ترامپ در منطقه آسیای شرقی ترسیم نماید.
خلاصه ماشینی:
پرسش اساسی مقاله حاضر آن است که «سیاست موازنه مجدد» اوباما و «سیاست نخست آمریکا» ترامپ چگونه در جهت ارتقای منافع آمریکا در آسیای شرقی پیگیری شده است؟ در پاسخ به این پرسش، نگارندگان معتقدند که سیاست موازنه مجدد با اتخاذ رویکردی چندجانبهگرایانه و تمرکز بر جلوگیری از رشد اقتصادی و نظامی چین، با هدف اجماعسازی میان کشورهای همسو با سیاستهای ایالات متحده در آسیای شرقی دنبال شده است؛ درحالیکه سیاستهای ترامپ با رویکردی یکجانبهگرایانه در حوزه اقتصاد و چندجانبهگرایانه در حوزههای نظامی و سیاسی و با تمرکز بر بحران شبهجزیره کره، در راستای بسط رقابت منطقهای با چین در این منطقه پیگیری میشود.
مقدمه ایالات متحده آمریکا در دوران ریاست جمهوری اوباما با توجه بیشتر به منطقه آسیای شرقی بهعنوان موتور محرکه اقتصاد جهانی و گسترش روزافزون تأثیرگذاری سیاسی، اقتصادی و امنیتی چین بر محیط پیرامونی، بر این منطقه تمرکز کرد و در این مسیر بر افزایش نقش کشورهای همسو با سیاستهای خویش در موضوعات منطقهای در آسیای شرقی تأکید نمودد.
به اعتقاد وی در طول سالها، آمریکا بیش از اندازه توجه خود را به کشورهای همسو با سیاستهای ایالات متحده و مشکلات آنها معطوف نموده است و برای این مسئله هزینههای اقتصادی، نظامی و سیاسی فراوانی پرداخته است؛ اما در هنگامیکه نیاز به حمایت از این کشورها داشته، آنها بهاندازه کافی در انجام تصمیمات ایالات متحده و سهیم شدن در هزینههای آن مشارکت نکردهاند؛ به همین دلیل در دوران ترامپ سیاست نخست آمریکا که اولویت آن در مرتبه اول رفع دغدغههای امنیتی آمریکا و تأمین منافع این کشور بود، در دستور کار قرار گرفت.