چکیده:
امروزه پارادایم توسعه پایدار بارویکرد نوین در حقوق شهروندی، تلاش دارد حقوق همه جانبه انسانها بهویژه زنان را در اولویت قرار دهد. مفهوم شهروند در حقوق بهافرادی اطلاق میشود که تابعیت و اقامتکشوری را دارا باشند و به تبع آن از حقوق و مزایایی برخوردار شوند که در قوانینآن کشور بهرسمیت شناخته شدهاست. دراینراستا پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که جمهوری اسلامی ایران در برنامه خود به چه میزان به حقوق شهروندی اجتماعی زنان توجه کردهاست؟ برای پاسخ به این پرسش، مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی و به شیوه تحلیل محتوای کمی با نگاهی نظاممند و همهجانبه به بررسی حقوق شهروندی اجتماعی زنان در برنامههای ششگانه توسعه جمهوری اسلامی ایران پرداخته است. یافتهها نشان میدهد که در نظام برنامهریزی کشور بهمقوله شهروندی اجتماعی زنان در برنامهها هر چند بهصورت اندک توجهشدهاست اما این توجه از برنامه اول تا ششم به لحاظ فراوانی اهداف و سیاستها از یک روند تکاملی برخوردار است، این درحالی است کهاین برنامهها از کاستیهای ساختاری در برنامهریزی یکپارچه برای تمامی ابعاد حقوق اجتماعی شهروندی زنان برخورداراست. همچنین ابعاد اقتصادی و رفاهی بیش از ابعاد اجتماعی(آموزش، بهداشت و مشارکت) شهروندی اجتماعی زنان مدنظر برنامهریزان بودهاست.
خلاصه ماشینی:
ابعاد حقوق شهروندی اجتماعی برمبنای رویکرد نوین توسعه مهم ترین نماگرها حق برخورداری از حداقل رفاه و امنیت تا حق سهیم شدن در تمامی میراث اجتماعی و زندگی کردن مطابق با استانداردهای رایج و غالب در جامعه به شیوه موجودی متمدن (نوروزی و گل پرور، ١٣٩٠: ١٨١)، حق برخورداری از رفاه و خدمات اجتماعی ، اشتغال ، آموزش ، امنیت و تأمین اجتماعی (مارشال ، ١٩٩٦)، حق تشکیل اتحادیه ها و سندیکاهای صنفی و عضویت در آن ها، حق داشتن بیمه های اجتماعی و خدمات اجتماعی ، حق مشارکت در فعالیت های مختلف (فرهنگی و مانند آن ) با درنظر گرفتن شرایط یکسان ، حق تحصیل و کارآموزی حرفه ای ، حق استفاده از بهداشت عمومی ، مراقبت های پزشکی (ماده ٥ کنوانسیون بین المللی ، محسنی ،١٣٨٩: ١٢٧)، حق برخورداری از دانش و آگاهی (پورعزت و همکاران ، ١٣٨٦: ١٥٠-١٥١)، حق برابری جنسیت (شورای توسعه بین المللی استرالیا، ٢٠١٠: ١-٥)، حقوق ارتباطی (معتمدنژاد و معظمی گودرزی ،١٣٨٩: ١٤)، حق برخورداری از تغذیه و کالاهای اساسی ، حق برخورداری از مراقبت های بهداشتی ، حق برخورداری از آموزش و پرورش (رضایی قلعه و میلانی بناب ،١٣٨٥: ١٢٦)، حق برخورداری از خدمات اجتماعی ، بهداشتی ، آموزشی ، تامین و رفاه اجتماعی (موسوی ، ١٣٨٠: ٦٧)، حق دادخواهی (خوت ، ٢٠١٢: ١٨)، طیف وسیعی از حقوق مربوط به رفاه و امنیت اقتصادی و حق زندگی طبق استانداردهای رایج زندگی در یک جامعه را شامل می شود(اولیور و هیرت ،١٩٩٤: ٢٠)، برابری همه در برابر قانون ، احترام به آبرو و حیثیت افراد و عام گرایی در توزیع منابع (عظیمی و شایسته مجد،١٣٨٨: ١٠١)، طیف وسیعی از انواع رفاه : رفاه در ازای کار، رفاه مختلط ، هیچ حقی بدون مسئولیت ، مشارکت اجتماعی ، خودبسندگی و رفاه مثبت (تیلور-گبی ،٢٠٠٩ و اورس و همکاران ،٢٠١٣)، حقوق مادی افراد درمورد دسترسی به درآمد و اشتغال ، خدمات بهداشتی و محل اقامت (روچ ، ٢٠٠٢)، آموزش ، بیمه اجتماعی ، خدمات اجتماعی و برابری فرصت ها(نوری و مسیب نیافخبی ، ١٣٩٦: ٧٩).