چکیده:
زبان به واسطه ماهیت دو رگهاش از وجوه وجودی و مفهومی فارغ نیست. با اندیشههای سقراط رگه مفهومی زبان کانون توجه قرارگرفت و رگه وجودی آن مغفول ماند. از نظر هایدگر و نیچه با غفلت از رابطه فوزیس و لوگوس، و فراموشکردن نقش زبان در به ظهورآوردن وجود و ناتوانی آن در همراه شدن با صیرورت هستی، ذات خودپوشاننده رگه وجودی به محاق رفت؛ و با فروکاست هستیشناسی به معرفتشناسی توسط کانت بستر لازم برای سیطره زبان مفهومی فراهم آمد. این روند با تحویل ریاضیات به حساب و کارهای افرادی چون فرگه و برنتانو سرعت گرفت و با کارهای راسل، وایتهد و ویتگنشتاین نخست در شکلدادن به زبان صوری که برای هر نام تنها و تنها یک نامیده داشته باشد وارد مرحله تازهای شد تا بشر را دچار چنان فقری کند که گشتل را چون تقدیری محتوم بپذیرد. در این عصر عسرت، نیچه و هایدگر راهی میگشایند. آنها با اهتمام به زبان وجودی و احیای تفکر انتولوژیک در مقابل تقدیری که زبان مفهومی و تفکر انتیک برای انسان و جهان مقدر کرده است امکانی فراهم میسازند تا گونهای دیگر از انسان و شکلی دیگر از عالم، به روشنگاه ظهور بیایند.
خلاصه ماشینی:
ازنظر هایدگر و نیچه، با غفلت از رابطۀ فوزیس و لوگوس و فراموشکردن نقش زبان در بهظهورآوردن وجود و ناتوانی آن در همراهشدن با صیرورت هستی، ذاتِ خودپوشانندۀ رگۀ وجودی بهمحاق رفت و با فروکاستِ هستیشناسی به معرفتشناسی ازسوی کانت بستر لازم برای سیطرۀ زبان مفهومی فراهم آمد.
1. مقدمه زبان مفهومی ـ منطقی (conceptuell-logiquell) و تفکر «انتیک» (ontik) 18 ، بهواسطۀ قابلیتی که برای علم و ساماندادن به جهان سرمایهزده و تکنولوژیک امروز دارد، نهتنها بر جهان سیطره یافته است، که چون تنها شکل زبان و تنها راه تفکر به تابویی بدل شده است که نقد آنها بهواسطۀ پدیدهای که هایدگر «اروپاییشدنِ جهان» خوانده است غیرعالمانه و ناقد آن به نادیدهگرفتن میراث بشری به واپسروی متهم میشود.
اگزیستانسیالیستها بهطور عام و نیچه و هایدگر بهطور خاص برای برونرفت از پیآمدهای تربیتی زبان مفهومی چه توصیههایی دارند؟ هریک از سؤالات فوق خود میتواند موضوع مقالات بسیاری باشد، اما ازآنجاکه درکنارهمدیدن آنها برای رسیدن به بصیرتی تربیتی لازم بهنظر میرسد پرداختن مختصر و ایجاد تصویری کلی از موضوع به پرداختن مفصل و دقیق یکی از وجوه آن ترجیح داده شده است.
درهمتنیدگی دو رگۀ وجودی و مفهومی چنان است که مفهومی شکل نمیگیرد مگر پیشاپیش رگۀ وجودی زبان با گشایشی عرصه را برای ظهور هستی در کسوت موجود فراهم کرده باشد و ازسویدیگر «شیوۀ ادراک مفهومی بهسادگی در هرصورت از دریافت انسانی چون میهمانی ناخوانده حاضر میشود» (هایدگر 1392: 56)؛ بنابراین اگر از زبان مفهومی سخن میرود، منظور رویکردی به زبان است که در آن رگۀ مفهومی زبان کانون توجه قرار گرفته است و از وجه وجودی آن غفلت شده است.