چکیده:
یکی از موضوعات قابل بررسی در شاهنامه و آثار حماسی ملی دیگر اخلاق است. بهمننامة حکیم ایرانشاه ابن ابی الخیر یکی از معروفترین آثار حماسی بعد از شاهنامه، روایت پادشاهی بهمن و کینخواهی او از خاندان رستم برای انتقام خون اسفندیار است که پر است از رذائل و فضائل اخلاقی. هرچند در همه ادیان به بایستهها و نابایستههای اخلاقی پرداختهاند ولی از آنجا که بهمننامه به بعد از ظهور زردشت مربوط است و خانواده لهراسب از خدمتگزاران آیین زردشتیاند به نظر میرسد گوینده این حماسه در بیان نکات اخلاقی داستان از مبانی اخلاقی آیین زرتشتی بیش از اخلاق اسلامی تاثیر گرفته است. این مقاله سعی دارد بهمننامه را با این دید به روش توصیفی - تحلیلی بررسی کند. نیایش خداوند، بخشش، وفای به پیمان و... جزء فضائل و کینهورزی، بدعهدی، ظلم، دروغ و خشم از رذائل اخلاقی مشخص در این کتابند که هریک مصادیق بسیاری در این اثر دارند.
The study of ethical virtues and vices in the Bahman Nama based on Zoroastrianism One of the issues that can be considered in Shahnameh and other national epic works is morality. Bahman Nama of Hakim Iranshah Ebn Abi Al-Kheir is one of the most famous epics after Shahnameh, the story of the kingdom of Bahman and his revenge from the family of Rostam for the revenge of Esfandiar's blood, that full of ethical virtues and vices. However, in all religions, they have paid Ethical requirements and non-requirements. But since Bahman Nama is related to the advent of Zoroastrianism and the Lohrasb family is one of the Zoroastrian servants, it seems that the epic saying in the statement of the ethical points of the story has affected the ethical principles of Zoroastrianism more than Islamic ethics. This article tries to examine the Bahman Nama with this view through a descriptive-analytical method. God's prayer, forgiveness, fulfillment of the covenant and ... are a part of virtues and revenge, breach of covenant, oppression, lies and anger of ethical vices in this book, each with many examples in Bahman Nama.
خلاصه ماشینی:
{مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} بخشش بخشش از مکارم اخلاقی و در مقابل کینهتوزی و دشمنی قرار دارد و مانند شاهنامه و بسیاری از حکایات و تواریخ در بهمننامه نیز نمونههایی از این فضیلت دیده میشود.
نمونههای نیایش در بهمننامه بیشتر مربوط به خود بهمن است مانند نیایش بهمن پس از مجروح شدن بر اثر ضربات شمشیر اردشیر: بنالیــد با کــــردگار جهــان هـــمی گفت کــای داور رازدان گناهـی نــکردم به روی زمین کجا از تـــو پاداش بینم چنیـن نبـودم ستمــکـــاره و ناپسند نه هرگز کسی یافت از مـن گزند روان نیـاکان مـــــن برفـروز مرا پیش دشمن بدینسان مسوز میفکن تـو ما را و فـریاد رس که جز تو مرا نیست فریـــادرس (ابی الخیر،1370: 108) بهمن که از توطئة لؤلؤ آواره و درمانده است، در گوشهای تنها و خسته به راز و نیاز میپردازد: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} بهمن پیش از کشتن کوهیار ، به انتقام خون فرزندش سام نیز نیایش می کند.
پیمانشکنی وزیر شاه کشمیر : از میان پهلوانان غیر ایرانی، ناسیا وزیر پادشاه کشمیر، به شاه خود خیانت کرده، داروی بیهوشی در شراب میریزد و نزد شاه میبرد: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} خشـم خشم در بسیاری از موارد محرک و مبنای رذایل گوناگون دیگری همچون به کار بردن الفاظ ناپسند و روی آوردن به ظلم و تهدید و انتقام است، عصبانیت و خشم افراد خودمحور با ناکامی در رسیدن به اهداف کمالگرایانه رابطه مستقیم قرار دارد، فرد در راه رسیدن به هدف خود هیچ تعلل و خللی را نمیپذیرد و در صورت بروز کوچکترین اخلالی نسبت به آن واکنش عصبی و هیجانی خشم را نشان میدهد.