چکیده:
نقد یا قرائت تاریخی آثار ادبی به معنای تحلیل آثار ادبی با توجه به حوادث یا امور تاریخی است. در این نوع نقد، محقق به بحث دربارة زندگی شاعران یا نویسندگان و معاصران آنها و روابط ایشان با هم میپردازد و بر آن است تا با نگاه بیرونی، برخی از ابهامات درونی آثار ادبی را پاسخ دهد. این نوع نقد که در ایران پیشینهای طولانی دارد، غالبا وسیلة تحقیق در تاریخ ادبیات است. از آنجا که این نوع نقد دربارة شعر حافظ با توجه به ویژگیهای خاص و منحصربهفرد شعر او، همواره با دو دیدگاه تاییدی و انکاری روبهرو بوده، نگارنده بر آن شده تا در قالب این مقاله و با روش تحلیل محتوا (رویکرد توصیفی- تحلیلی) اشعار حافظ را از منظر نقد تاریخی بررسی کند. در این بررسی مشخص شده است که شعر حافظ با توجه به تعیّن زمانی و مکانی بالایی که دارد، نقد تاریخی را برمیتابد، چنانکه از مجموع 625 قطعه شعر حافظ، 88 قطعه شعر او، جزو اشعار تاریخدار مسلم هستند؛ یعنی حدود 14 درصد؛ و اگر بخواهیم اشارت مدحی و تاریخی را نیز به این تعداد اضافه کنیم، حافظ حدود 164 قطعه شعر تاریخدار دارد؛ یعنی حدود 26 درصد از اشعار او؛ که این موضوع نشان میدهد شعر حافظ، پیوند نسبتا زیادی با تاریخ عصر و زندگی او دارد و استخراج این اشعار میتواند در بررسی تطور فکری حافظ و بازسازی جزئیات زندگی او موثر واقع شود.
Historical criticism and reading of literatures for their analysis, considering the historical events, have a long history, especially in Iran. This kind of criticism about Hafez poems, according to especial and unique features of his poems, has always been faced with two approval and denial viewpoints and opposed by the supporters of the formalist criticism. Comparing the formalist and historical criticism, the author tried to reveal that, considering the components such as the poet's era, poet's look at poetry and poet's job, this kind of criticism is not worthless because a detailed examination of the Hafez poems, based on the historical documents and the poet’s book of poems, reveals that from 625 poems of Hafez, 88 poems are of his certain dated poems; namely, 14%. If we want to add his eulogistic and historical impressions, Hafez has about 164 dated poems; namely, 26% showing that Hafez poetry enjoys a temporal and spatial determination. Therefore, extracting these poems can be one of the reasons for the usefulness of a historical criticism or look at Hafez poems.
خلاصه ماشینی:
(معین، 1375: 184-185) با اطلاع از این جزئیات؛ یعنی نگاه بیرونی و تاریخی، بهتر میتوان آنچه را که حافظ در قصیدة «سپیدهدم که صبا بوی لطف جان گیرد/ چمن ز لطف هوا نکته بر جنان گیرد» (1374: 89-94) و قطعات 7 (نخست پادشهی همچو او ولایتبخش/ که جان خویش بپرورد و داد عیش بداد) و20 (بلبل و سرو و سمن، یاسمن و لاله و گل/ هست تاریخ وفات شه مشکینکاکل) دربارة وی گفته، دریافت و یا بهتر میتوان مویههای او را در غزل 207 (پس از شکست ابواسحاق از امیرمبارز) شنید: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} حافظ همچنین در غزلهای 204، 206، به روزگار ابواسحاق اشاره کرده است؛ البته برخی از محققان غزلهای 408، 409، 166، 169، 214 (مشکین کلاله) و 246 را نیز دربارة شاه شیخ ابواسحاق دانستهاند، با این توضیح که چون حافظ بعد از روزگار ابواسحاقی نمیتوانسته صریحا از او یاد کند، به رمز و اشاره از او سخن گفته است.
(معین، 1375: 245- 246؛ حافظ، 1375، ج2: 1247-1248) وی باجگزار شاه شجاع بوده و حافظ غزل 390 را در مدح وی سروده است: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} 2-10- سلطان زینالعابدین بن شاهشجاع (حکومت 786-789 هـ.