چکیده:
در سالهای اخیر جامعة بینالملل شاهد ظهور بازیگری غیردولتی به نام «داعش» بوده که با اقدامات خود تهدیدی جهانی و بیسابقه برای صلح و امنیت بینالمللی ایجاد کرده است. تصرف مناطق عمدتاً شمالی عراق، داعش را وارد مخاصمة مسلحانه با ارتش عراق کرد. محور اصلی و اساسی در مخاصمة مسلحانه –خواه بینالمللی یا غیربینالمللی- رعایت مقررات حقوق بینالملل بشردوستانه از جمله اصول بنیادینی همچون تفکیک و تناسب است. پژوهش حاضر با هدف امکانسنجی و تبیین قابلیت اعمال مقررات حقوق بینالملل بشردوستانه و حقوق بینالملل کیفری بر اقدامات ارتکابی داعش، به تحلیل و ارزیابی اقدامات داعش در جنگ عراق پرداخته است. یافتههای این مقاله نشان میدهد که اقدامات ارتکابی داعش در ابعاد مختلف، ضمن نقض اصول بنیادین حقوق بینالملل بشردوستانه، آستانة لازم برای تعقیب تحت جنایات بینالمللی نسلزدایی، جنایت علیه بشریت و جنایت جنگی را محقق ساختهاند.
In recent years, the international community has witnessed the emergence of a non-state actress called "Daesh" that it constitutes a global and unprecedented threat to international peace and security. When Daesh occupied areas of northern Iraq, this event triggered an armed conflict between the Iraqi army and the Daesh armed forces. The main focus of armed conflict, whether international or non-international, is respect for international humanitarian law, including fundamental principles such as the principle of distinction and proportionality. Daesh has contravened numerous international law provisions by its conduct in Iraq. The group has breached several of its IHL obligations as a non-state actor involved in the conflict occurred in Iraq. According to the findings of this article, it seems that Daesh's actions in various respects have provided the threshold for pursuing under international crimes of genocide, crimes against humanity and war crimes.
خلاصه ماشینی:
يافته هاي اين مقاله نشان ميدهد که اقدامات ارتکابي داعـش در ابعـاد مختلـف ، ضمن نقض اصول بنيادين حقوق بين الملل بشردوستانه ، آستانۀ لازم براي تعقيب تحت جنايـات بين المللي نسل زدايي، جنايت عليه بشريت و جنايت جنگي را محقق ساخته اند.
در اسـناد بـين المللـي وضـعيت هـايي مـورد اشاره قرار گرفته است که ميتوانند در تعريف مخاصمۀ بين المللي روشنگري کنند؛ آنچنـان کـه مادة ٢ مشترک کنوانسيون هاي ژنو ١٩٤٩مقرر ميدارد: «علاوه بر مقرراتي که بايد در زمان صلح به موقع اجرا گذاشته شود، اين قرارداد در صورت جنگ رسمي يا هر گونه مخاصمۀ مسلحانه که بين دو يا چند دولت از دول معظمۀ متعاهد روي دهد به موقع اجرا گذارنده خواهد شد، ولو آنکه يکي از دول وجود حالت جنگ را تصديق نکرده باشد».
در حقيقت امروزه در نظر جامعۀ جهاني ، يک نهاد داعي دولت نمي تواند کنترل موثر بر شهروندان خود را با توسل به سلاح و اقدامات تروريستي به دست آورد، بلکه چنين کنترلي بايد در نتيجۀ يک فرايند مشروع و مسالمت آميز ١٣٩٧: ١٩٧-١٩٦) و همچنين داعش نيز به عنوان گروه آزاديبخش تلقي نميشود، بلکـه يـک گروه تروريستي است که شوراي امنيت همواره در قطعنامه هاي خود ضـمن تأکيـد بـر ماهيـت تروريستي داعش بر مقابلۀ جدي کشورها با اين گروه و همکاري منطقه اي و بـين المللـي تأکيـد کرده است (عسکري و ساعدي، ١٣٩٧: ١٩٦)، پس درگيريهاي مسـلحانه بـين دولـت عـراق و داعش را نميتوان به عنوان مخاصمۀ مسلحانۀ بين المللي تلقي کرد.