چکیده:
صنعت مبالغه به عنوان یک آرایۀ ادبی به شیوههای مختلف در کلام خدای متعال و امامان معصوم: به کار رفته و شیوع فراوانی دارد. این اسلوب بیانی گاهی همراه با ارادۀ معنای ظاهری است و گاهی بدون ارادۀ معنای ظاهری؛ اما حتی در صورت عدم ارادۀ معنای ظاهری به معنای دروغ و گزاف و به هدف فریب نیست.
برای اثبات این مدعا دو راه موازی طی شدهاست. از یک سو ثابت کردهایم که استفاده از صنعت مبالغه با مقام عصمت و مرتبۀ معصوم منافات ندارد؛ بنا بر این مانعی از آن وجود ندارد. از سوی دیگر به روش استقرایی و با ارائۀ نمونههای متعدد وقوع این پدیده در سخن خدای متعال و ائمه معصوم: را نمایاندهایم.
با شناخت این موضوع در فهم آیات و احادیث، به معنای پشت پرده و حقیقی کلام توجه میکنیم و از اصرار بر معنای ظاهری چشم میپوشیم. این آگاهی ما را از تکلف مدلول مطابقی کلام نجات میبخشد و تفسیر روان، طبیعی، متین و معقولی را از سخن معصوم ارائه میدهد.
خلاصه ماشینی:
تعریف علمی مبالغه بر نوع دیگری از مبالغه نیز صادق است که در آن معنای مطابقی و ظاهری کلام عین واقع است و اراده میشود؛ مثلاً وقتی گفته میشود «خدای بزرگ یک سر سوزن ظلم نمیکند»، یک مطلب واقعی گفته شده و ظاهر همین معنای واقعی اراده شده است؛ اما این گونه توصیف، برای مخاطب غریب و فراتر از انتظار او است.
به هر حال، دربارۀ کاربرد این قسم از صنعت مبالغه در منابع دینی، پرسشهایی وجود دارد که مهمترین این پرسشها از این قرار است: آیا مبالغۀ قسم اول با صداقت سازگار است و مصداق دروغ، فریبکاری یا خروج از مرز حقیقت و اعتدال نیست؟ آیا این قسم از مبالغه موهم کذب یا موجب به اشتباه افکندن مخاطب نیست؟ آیا استفاده از صنعت مبالغه یک عمل اخلاقی و مستحسن است یا مردود و باطل؟ آیا این صنعت در متون دینی به کار رفته یا از شأن قرآن کریم و ساحت روایات اهل بیت(ع) به دور است؟ موارد موهم مبالغه در قرآن و حدیث را چگونه باید تفسیر کرد؟ آیا این شیوه فقط یک هنرنمایی زبانی است یا در استنباط معنا دخالت دارد؟ تفاوت مبالغه و دروغ در زبان عرفی مبالغه (یعنی مبالغه نوع اول) را نوعی گندهگویی، بلوف، سخن گزاف و ادعای واهی میدانند؛ اما همانگونه که بیشتر دانشمندان بلاغت گفتهاند حق آن است که میان مبالغه و دروغ فاصلۀ آشکاری وجود دارد.