چکیده:
هدف این پژوهش واکاوی و شناسایی قاعده "حفظ نظام" و پیوند آن با حفظ "نظام سیاسی" در اندیشه فقهی امامخمینی است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و در راستای هدف پژوهش حاکمیت و عمومیت حفظ نظام اجتماعی، دلیل وجوب و حاکمیت حفظ نظام، قلمرو حفظ نظام در فقه، تلازم حفظ نظام عام و نظام خاص، حفظ نظام خاص سیاسی و حفظ نظام دین و کیان اسلام مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد، تلازمی که امامخمینی میان حفظ نظام سیاسی موجود با حفظ نظام عام اجتماعی ازیکسو، و حفظ جایگاه و نقش و چهرهی اسلام ازسویدیگر میدیدند، حفظ نظام جمهوری اسلامی را مهمترین تکلیف یا از مهمترین تکالیف دینی دانستهاند؛ خاستگاه این تکلیف در نگاه ایشان را، هم باید در پیوند مستقیم حفظ نظام با عملکرد نظام تحلیل کرد، و هم باید آن را در اقتضای وظیفهشناسی آحاد مکلفان در حفظ نظام در برابر دشمنان فهم نمود.
The aim of this study is to investigate and identify the rule of “maintenance of the system “and its relation with the protection of "political system” in juridical thought of Imam Khomeini .The method of this research is descriptive - analytic and in order to study the sovereignty and generality of maintenance the social system , the reason of the necessity and sovereignty of the system , maintenance the system in Islamic jurisprudence , the association of the maintenance of the general system and the special system , the maintenance of the political system and the maintenance of the regime of Islam were studied . The results showed that imam Khomeini’s order to maintain the existing political system with the maintenance of the social system, and preserve the status and face and face of Islam, consider maintaining the Islamic republic system the most important task or the most important religious duty. The origin of this task should be analyzed in direct connection maintenance of the system with performance of the system, and it should be understood by people’s fealty to protect the system against enemies
خلاصه ماشینی:
٣٥٩- ٣٦٠) در استدلال بر ضرورت نبوت و تشريع ، و نيز در تاکيدبر ضرورت وجود امام يا رئيس صالح ، به ضرورت حفظ "نظام عام " استدلال کرده اند؛ روش عقلا نيـز، کـه بـراي حفـظ نظام هاي اجتماعي خود در همه ي زمان ها و مکان ها سراغ برگزيدن رئيس ميروند، شاهد اين امر است که امامت ، تنها راه حفظ نظام است (سيوري، ١٤٠٥ق ، صص .
جايگاه حفظ نظام عام اجتماعي، گستره ي اين مطلب را نه تنها به سراسر فقه (به عنوان يک قاعده ي مسلم فقهي) کشانده ١، بلکه به دانش اصول فقه نيز راه يافته و به عنوان يک دليل در پاره اي از مسائل مورد توجه و استناد قرار گرفته است ؛ از جمله در اعتبار امارات و امکان جايگزيني آن ها به رغم مفاد ظني شان به جاي علم و قطع .
امام خميني حفظ نظام را - که در اين جا معناي عام دارد - از واضـح تـرين احکـام عقلـي شمرده است (خميني، ١٤٢١ق / ج ، ج ٢، ص .
١٧٩)؛ لذا اين قاعده ، که حفظ نظام از مهم ترين واجبات شرعي است ، به حکم عقل و فطرت ، دليل وجوب مقدمات آن (مانند وجود دستگاه اطلاعاتي) نيز شمرده شده است (منتظري، ١٤٠٩ق /الف ، ج ٢، ص .