چکیده:
رمان فارسی محصول ورود و بروز تجدد غربی است اما زمینههای شکلگیری آن در بستر فضای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران فراهم بوده است تا این شکل بتواند در جریان آن پذیرفته شود. عصر طولانی و پرتلاطم ناصری (حک: 1227-1275ش.) که اجازۀ پیدایی گفتمانهای متعارض را در قالبهای ادبی رسمی و غیر رسمی گاه میداد و گاه نمیداد، دورهای است که رابطه با غرب و به تبع آن تأثیرپذیری از آن بیش از پیش بر فرهنگ اجتماعی و ادبی ایرانیان اثر گذاشته است. سفر و مهاجرت بسیاری از ایرانیان از جمله خود شاه به اروپا و قفقاز و قلمرو دولت عثمانی مجرای اصلی ورود نگاههای تازه بود. قالب پژوهشی ما برای بازشناسی نخستین رمان فارسی، بر بنیاد رویکردهای جامعهشناختی ادبیات (دیدگاههای گئورگ لوکاچ و لوسین گلدمن) بنا شده است. بر این اساس، رمان با قهرمان مسئلهدار تعریف میشود. در واقع، آنچه شکل رمانی را میسازد، شکل شخصیتی است که متفاوت از آثار روایی پیشینی و در تقابل با وضعیت اجتماعی تازه عرضه میشود. در اینجا با بررسی و تحلیل متنی هر سه جلد سیاحتنامۀ ابراهیم بیگ و مقایسۀ کوتاه آن با سایر آثار همعصر خود بدین نتیجه میرسیم که در میان آثار آن دوره، تنها این اثر دارای قهرمان مسئلهدار به معنای دقیق کلمه است و میتوان آن را نخستین رمان فارسی دانست. اثری که عنوان سفرنامه (سیاحتنامه) دارد و با شکلهای سنتی فارسی پیوستگیهایی دارد؛ اما در قالب تازۀ رمان نوشته شده است.
خلاصه ماشینی:
در اینجا با بررسی و تحلیل متنی هر سه جلد سـیاحتنامۀ ابـراهیم بیـگ و مقایسۀ کوتاه آن با سایر آثار هم عصر خود بدین نتیجه می رسیم که در میان آثـار آن دوره ، تنها این اثر دارای قهرمان مسئله دار به معنای دقیق کلمه است و مـی تـوان آن را نخسـتین رمان فارسی دانست .
ابراهیم بیگ در نامه اش دربارۀ این کتاب چنین استدلال می کند: اگرچه نویسندۀ کتاب مرد عالم و کاملی به نظر می آید و خیلی مطالب عمده و بـزرگ بـه خرج داده ، اما در خصوص وضع ایران به ایما و اشاره بعض چیزها نوشته است و مطلـق چنان معلوم می شود که یا از ایران خبر ندارد، یا سهو کرده ، یا اینکه از ماها نیست .
در کتاب احمد آنچـه در اثر مطرح شده ، مورد نقد و انکار هیچ یک از طرفین درگیر روایـت قـرار نمـی گیـرد امـا در سیاحت نامه از یک سو، راوی پیوسته علی رغم همدلی با قهرمان بر اشـتباهات ادراکـاتی او مهر تأیید می زند و از سوی دیگر، قهرمان در آستانۀ ادراک فاصلۀ عمیق خود با واقعیـت ، از پذیرش آن می گریزد اما نمی تواند به صورت کامل بر این فرار و آسودگی خیال تکیه کنـد؛ پس احساس گسست میان او و جهان ، عین و ذهن ، سبب می شـود کـه بـا وجـود داشـتن آرزوهای بزرگ انسانی ، همچون احمقی جلوه کند که یارای مبارزه با جهان و پیروزی بر آن را ندارد.