چکیده:
پژوهش حاضر به بررسی استعارههای مفهومی حوزه خشم در آیینه ضربالمثلهای دو زبان فارسی و ترکی میپردازد. تلاش شده است از منابع مختلف برای دو زبان مذکور، دادههای مورد نیاز از هر دو زبان استخراج و گردآوری شود. پربسامدترین نگاشتنامها در هر دو زبان مشخص و جداگانه در جدول آورده شود. در کنار نگاشتنامها، پربسامدترین حوزههای مبدا نیز شناسایی و معرفی شدند تا مشخص گردد گویشوران این دو زبان بیشتر از چه نگاشتنامها و حوزههای مبدا برای بیان استعاری خشم استفاده میکنند. مشخص شد در زبان فارسی پربسامدترین نگاشتنام [خشم آتش است] و در زبان ترکی [خشم نادانی/جهل است] می باشند. دررابطه با حوزههای مبدا نیز پربسامدترین حوزه مبدا که برای مفهومسازی خشم بهکار میرود، بهترتیب حوزههای مبدا "روشنایی و تاریکی" در زبان فارسی و "انسان/بدن انسان"در زبان ترکی قرار دارند که بسامد وقوع بهنسبت تعداد ضربالمثلهای بررسی شده در هر زبان آورده شد. با تحلیلهایی که صورت گرفت به نظر می رسد که هر چند تقریبا گویشوران این دو زبان از یک الگوی واحد فرهنگی برای تولید استعاره خشم استفاده میکنند اما به نظر می آید تفاوت های فرهنگی باعث تولید نگاشتنام های متفاوت نیز شده است.
The present study examines the conceptual metaphors of anger in the rituals of both Persian and Turkish proverbs. This study attempts to extract and collect the required data from 9 sources for both languages. By searching the sources, 28 proverbs in the field of anger and 19 mappings were found in these proverbs. It was also attempted to list the most frequent mappings in both languages, discretely and separately. Along with mapping, the most frequent source domains were also identified and introduced to determine which speakers of these two languages were most likely to use the mapping and source domains to express anger metaphorically. In Farsi, it was found that mapping "anger is fire" and in Turkish, mapping "anger is ignorance / ignorance" were the most frequent. Regarding the source domains, the most frequent ones used to conceptualize anger are the "light and dark" source domains in the Persian language, and the "human / human body" in the Turkish language, respectively, and the frequency of occurrence was in each of the progenitors. Performed Analyses suggest that although some speakers of the two languages use a single cultural pattern to produce anger metaphor, cultural differences also appear to produce different mappings.
خلاصه ماشینی:
كووچش (2010) معتقد است كه استعارهها نه تنها در یك فرهنگ نسبت به فرهنگ دیگر تفاوت دارند بلكه استعارههای موجود در یك فرهنگ هم با یکدیگر فرق دارند و اگر از اظهارات زبانشناختی و استعاری در بین زبانهای مختلف گذر كنیم و به جای استعارههای زبانی به استعارههای مفهومی بپردازیم، بهتدریج متوجه میشویم كه اكثر استعارههای مفهومی به صورت گستردهای در بیشتر زبانها ظاهر میشوند؛ مثلاً، استعارۀ مفهومی «زمان، فضاست» در زبانها و فرهنگهای مختلفی مانند انگلیسی، چینی ماندری، هندی، و سسوتو وجود دارد.
در این پژوهش، ضربالمثلهای عاطفی و احساسی مورد توجه قرار گرفته است زیرا حوزۀ مفهومی عواطف معمولاً ویژگیهای بارز فرهنگی و قومشناختی را نشان میدهد كه در پژوهشهای بینازبانی و بینافرهنگی از اهمیت زیادی برخوردار است و میتواند ابزار مناسبی برای جستجو در جهانبینی یك فرهنگ باشد.
سعی بر این است كه با كنكاش در استعارههای مفهومی مربوط به خشم در ضربالمثلهای احساسی و عاطفی در دو زبان فارسی و تركی دریافته شود كه بیشترین حوزههای مبدأ بهكار رفته در ضربالمثلهای حوزۀ خشم در این دو زبان كداماند و پربسامدترین نگاشتنام در هر زبان چیست.
روش این تحقیق، توصیفی- تحلیلی است؛ بدین صورت كه ضربالمثلها در حوزۀ خشم با معادل مفهومی یكسان از دو زبان فارسی و تركی به صورت دستی و از منابع مكتوب مختلف جمعآوری و حوزههای مبدأ و نگاشتنام هركدام مشخص و توصیف شده است.
پیشینۀ تحقیق در زمینۀ مفهومسازیهای استعارۀ خشم، مطالعاتی در فارسی و انگلیسی انجام شده است که بهدلیل محدودیت حجم مقاله تنها به برخی از مهمترین آنها اشاره میشود: كووچش (Kovecses ) (2000) به بحث استعاره و عواطف پرداخته و در واقع آغازگر پژوهشهای نوین در این موضوع است.