چکیده:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش «قدرشناسی مبتنی بر قرآن» بر «شادی»، «رضایت از زندگی» و «امید» دانشآموزان، با طرح پیشآزمونـپسآزمون باگروه کنترل و پیگیری بود. تعداد 75 نفر دانشآموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهرکرد با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامههای«امیدواری» اشنایدر، «رضایت از زندگی» داینر و «شادکامی» آکسفورد بود. گروههای مداخله بصورت هفتگی یا روزانه آموزش قدرشناسی را دریافت کردند. نتایج تحلیل واریانس ترکیبی نشان داد: 1. تاثیر آموزش قدرشناسی بر امید و شادی در مرحله پس آزمون و پیگیری معنادار بود؛ 2. تفاوت معناداری در رضایت از زندگی گروه ها دیده نشد؛ 3. تمرین روزانه قدرشناسی (به خلاف تمرین هفتگی)، افزایش قابل ملاحظه در میزان شادی گروه ها را نشان داد
خلاصه ماشینی:
کمـري و فـولاد چنـگ (١٣٩۵) در پژوهشـي بـا هـدف بررسي اثربخشي آموزش معنويت درماني مبتني بر مثبت نگري بر ميزان اميد بـه زنـدگي و رضـايت از زندگي نوجوانان نشان دادند که آموزش معنويت درماني در افزايش اميد به زندگي و ميـزان رضـايت از زندگي افراد گروه آزمايش مؤثر بود؛ همچنين ، آمـوزش مهارت هـاي معنـوي بـر کـاهش اضـطراب و افزايش سلامت رواني دانش آموزان مؤثر است (برومندزاده و کريمي ثاني ، ١٣٩۴).
با توجه به نتايج پژوهش هاي انجام شده درباره رابطه قدرداني با پيامدهاي مثبت سـلامت روان از جمله رضايت از زنـدگي ، شـادي و اميـد، همچنـين بـا توجـه بـه اهميـت زمان بنـدي در اثربخشـي تمرين هاي شاديآفرين و نيز ضرورت توجه به مباني فرهنگي جامعه مسـلمان ايـران و نقـش برجسـته مؤلفه هاي ديني در تفکر و رفتار شهروندان ايراني ، ضـروري بـه نظـر مي رسـد تـا اثربخشـي آمـوزش قدرشناسي مبتني بر آيات قرآن به عنوان اصلي ترين منبع تفکر ديني و زمان بندي بهينه آن مـورد بررسـي قرار گرفته و از اين راه شواهد تجربي لازم براي تلفيق مؤلفه هاي مذهبي در مداخلات روان شناختي بـا رويکرد روان شناسي مثبت فراهم آيد؛ بنابراين ، پژوهش حاضر درصدد پاسخ به اين پرسش بود که آيـا آموزش قدرشناسي مبتني بر آيات قرآن و نحوه زمان بندي آن براساس آيات قرآني بر شادي ، رضايت از زندگي و اميد دانش آموزان دختر تأثير دارد؟ بر اين اساس فرضيه هاي اين پژوهش عبارتند از: ١.