چکیده:
با توجه به وجود مزایای مالیاتی، هزینههای درماندگی مالی و ورشکستگی، نظریه نمایندگی و سایر مزایا و هزینهها، ساختار سرمایه شرکت بر روی ارزش آن اثرگذار خواهد بود.. ضمنا اندازه شرکت بر بسیاری از جنبههای عملیاتی واحد تجاری موثر میباشد. هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر اندازه شرکت بر رابطه بین ساختار سرمایه و ورشکستگی مالی در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد. این تحقیق ازنظر هدف کاربردی و دادههای آن کمی و ازنظر روش گردآوری دادهها از نوع توصیفی همبستگی است و در زمره تحقیقات اثباتی حسابداری میباشد. انجام این تحقیق در چهارچوب استدلال استقرایی صورت گرفت، و همچنین از نوع زمان اجرا پس رویدادی (اطلاعات گذشته) میباشد. بین درجه اهرم مالی و ورشکستگی مالی در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معناداری وجود دارد. بین نسبت بدهی بلندمدت و ورشکستگی مالی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معناداری وجود دارد. بین نسبت بدهیهای کوتاهمدت و ورشکستگی مالی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معناداری وجود دارد. اندازه شرکت بر رابطه بین درجه اهرم مالی و ورشکستگی مالی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران تاثیر معنیداری ندارد. اندازه شرکت بر رابطه بین نسبت بدهیهای بلندمدت و ورشکستگی مالی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران تاثیر معنیداری دارد. اندازه شرکت بر رابطه بین نسبت بدهیهای کوتاهمدت و ورشکستگی مالی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران تاثیر معنیداری دارد. میتوان نتیجه گرفت که بهجز فرضیه چهارم، تمامی فرضیههای در سطح اطمینان 95% موردپذیرش قرارگرفته است. فرضیه چهارم نیز در سطح اطمینان 95% بر عدم وجود رابطه معناداری بین درجه اهرم مالی و ورشکستگی مالی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران تاکید دارد.
Given the tax advantages, costs of financial distress and bankruptcy, agency theory and other benefits and costs, the capital structure of the company will affect its value. In addition, company size affects many aspects of a business operation. The purpose of the present study is to investigate the effect of firm size on the relationship between capital structure and financial bankruptcy in listed companies in Tehran Stock Exchange. This study is applied in terms of purpose, quantitative data and descriptive correlational in terms of data collection. And it is one of the positive accounting research. This research will be conducted within the framework of inductive reasoning. It is also the type of runtime after the event (past information). There is a significant relationship between the degree of financial leverage and the financial bankruptcy of companies listed in Tehran Stock Exchange. There is a significant relationship between the long-term debt ratio and the financial bankruptcy of the companies listed on the Tehran Stock Exchange. There is a significant relationship between the short-term debt ratio and the financial bankruptcy of the companies listed on the Tehran Stock Exchange. The size of the company has no significant effect on the relationship between the degree of financial leverage and the financial bankruptcy of the companies listed on the Tehran Stock Exchange. The size of the firm has a significant effect on the relationship between long-term debt ratios and financial bankruptcy of companies listed on the Tehran Stock Exchange.
خلاصه ماشینی:
بـا توجـه بـه سـطح معنيداري ضريب اين متغير که کمتر از سطح خطاي ٠/٠٥ هست ، نتيجه ميشود که بين درجه اهرم مالي و ورشکستگي مالي شرکت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معکوس و معناداري وجود دارد.
با توجه به سطح معنيداري ضريب اين متغير که کمتر از سطح خطاي ٠/٠٥ هست ، نتيجه ميشود که بين بازده حقوق صاحبان سهام و ورشکستگي مالي شرکت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطـه مثبـت و معناداري وجود دارد.
بـا توجـه بـه سطح معنيداري ضريب اين متغير که کمتر از سطح خطاي ٠/٠٥ هست ، نتيجه ميشود که بين نسبت بدهيهاي بلندمـدت و ورشکستگي مالي شرکت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه مثبت و معناداري وجود دارد.
با توجه بـه سطح معنيداري ضريب اين متغير که کمتر از سطح خطاي ٠/٠٥ هست ، نتيجه ميشود که بين نسبت بدهيهاي کوتاه مدت و ورشکستگي مالي شرکت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معکوس و معناداري وجود دارد.
با توجه به سطح معنيداري ضريب اين متغير که کمتر از سطح خطاي ٠/٠٥ هست ، نتيجه ميشود که بين نسبت بدهيهاي بلندمدت و ورشکستگي مالي شرکت هاي پذيرفته شده در بـورس اوراق بهادار تهران رابطه مثبت و معناداري وجود دارد.
با توجه به سطح معنيداري ضريب اين متغير که کمتر از سطح خطاي ٠/٠٥ هست ، نتيجه مي شود که بين نسبت بدهيهاي کوتاه مدت و ورشکستگي مالي شرکت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معکوس و معناداري وجود دارد.