چکیده:
گرایش به تعلیم و اخلاق و عرفان در تمام ادوار شعر فارسی وجود دارد؛ آنچه وجه تمایز اشعار در سبکها و گفتمانهای مختلف میشود، نحوة بیان شعرا و اندیشمندان است. در شعر انوری و ناصرخسرو، بخشی از اشعار تعلیمی با کمک تصاویر ادبی ساخته شده از صور فلکی است. شاعر با استفاده از جایگاه رفیع ستارهها و سیارهها، سعد و نحس بودن و... به تعلیم روی میآورد. در شعر نظامی، علاوه بر اشعار تعلیمی، تعالیم عرفانی نیز با کمک همین صور فلکی و مبانی علم نجوم ارائه میشود.
در این پژوهش در پی ارائه گزارشی از شیوة بیان این شاعران هستیم. پژوهش بر مبنای شیوه توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانهای انجام شده است.
خلاصه ماشینی:
برخی از شاعران مانند خیام نیشابوری، حیرت و شگفتی خورد را در شعر مطرح کردهاند: چيست اين سقف بلند ساده بسيار نقش زين معما هيچ دانا در جهان آگاه نيست به نام خداوند جان و خرد كزين برتر انديشه بر نگذرد خداوند نام و خداوند جاي خداوند روزي ده رهنماي خداوند كيهان و گردان سپهر فروزنده ماه و ناهيد و مهر (فردوسی، 1386: 1/12) انوری در این شعر، موقعیت و جایگاه سیارات را در میان صورتهای فلکی دایره البروج شرح داده است: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} علم نجوم، به مقولههای خاصی تقسیم میشود: 1- علم هیئت؛ 2- ابعاد و اجرام؛ 3- فن ستارهشناسی؛ 4- اتصالات؛ 5- آثار العلویه و علم الجو و سرانجام 6- علم احکام نجوم.
(فرهنگ اصطلاحات نجومی، ذیل زهره) بالات شجاع ارغوانتن زیر تو عروس ارغنونزن مطرب به سِحركاری هاروت در سماع خجلت به روی زهره زهرا برافكند زهره با ماه و شفق گویی ز بابل جادویست نعل و آتش در هوای قیرگون انگیخته به فروغ رُخ زهرهصفتست به فریب دل هاروتفنست بر لب باریك جام، عاشق لبدوخته بر سر گیسوی چنگ زهره سر انداخته (خاقانی، 1392: 273) زهره گر در مجلس بزمش نباشد بربطی در میان اختران چون نای بیطنبور باد طالعش گر زهره باشد در طرب میل به كی دارد و عشق و طلب چون زنی از كاربر شد روی زرد مسخ كرد او را خدا و زهره كرد «مولوی» چو زهره برگشاده دست و بازو بهای خویش دیده در ترازو شكر و بادام به هم نكته ساز زهره و مریخ به هم عشقباز (نظامی، 1387: 1097) بخواندی قصه هاروت و ماروت حدیث خاتم و دیو و سلیمان «ناصر خسرو» زهره پنهان كه دمر هاورت را زیر زمین تو چه هاروتی، چرا مر زهره را پنهان كنی «امیر معزّی» عهد شیران میكند آهوی رو به باز او راه بابل میزند هاروت افسونساز او «خواجوی كرمانی» ٣- نحس اكبر (زحل) بر طبق اطلاع مآخوذ از نجوم قدیم و آنچه از گفتة شاعران به دست میآید نحوست طالع شخص یا واقعهای همواره با سیاره كیوان یا زحل همراه بوده است.