چکیده:
یکی از عوامل موثر بر رشد و توسعه هر جامعهای تحول در ساختارهای علمی کشور و گسترش دانش به ویژه در حوزه علوم انسانی است. جمهوری اسلامی ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست. یافتن موانع فرهنگی توسعه علوم انسانی در ایران نیازمند واکاوی دقیق ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی کشور است. فرهنگ برسازنده انسان و بستری است که در هر جامعه انسانها در آن بالیده و رشد میکنند و بدین ترتیب انسانها عموما فرزند فرهنگی هستند که بدان متعلقاند. از این رو به علل مختلف و از جمله وجود ویژگیهای فرهنگی مختلف، هر جامعهای شرایط و ویژگیهای خاص خود را دارد. اما آنچه در اینجا مهم میباشد این سئوال است که عوامل فرهنگی چه نقشی در توسعه نیافتگی علوم انسانی در ایران دارند؟ فرضیه عبارت است از این که: فرهنگ خودنمایی و نگاه فرودستانه به علوم انسانی از مهمترین موانع فرهنگی توسعه علوم انسانی در ایران است. برای تبیین موانع توسعه علوم انسانی، چارچوب نونهادگرایی مورد استفاده قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
جمهوری اسلامی ایران برای قرار گرفتن در مسیر بهبود شرایط اجتماعی و اقتصادی خود، نیازمند فراهم نمودن زمینه های رشد و توسعه همه جانبه است و یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر رشد و توسعه ایران، تحول در ساختارهای علمی کشور و گسترش دانش به ویژه در حوزٔە علوم انسانی است .
عدم احساس نیاز واقعی به پژوهش و تحقیق در حوزٔە علوم انسانی مسائل ، معضلات و چالش های اساسی و فراوانی به صورت بالقوه و یا بالفعل در سطح جامعه و در ارتباط با مسائل اجتماعی و منافع ملی در کشور وجود دارد که نه تنها تصمیم گیران و مدیران اجرایی از آنها اطلاع دقیقی ندارند بلکه اصولا کمبود و یا نبود راه حل ها را در آن حوزه درک نمی کنند.
کاربردی نبودن علوم انسانی در ایران کاربردی نبودن برخی از رشته های علوم انسانی ، عدم مطابقت تحقیقات و پژوهش هـای ایـن رشته ها با نیازهای واقعی جامعه و عدم امکان دستیابی بـه شـغل و درآمـد مناسـب بـرای فـارغ التحصیلان برخی رشته های علوم انسانی ، از مهمترین نقاط ضعفی است که بایستی برای کاهش و ترمیم اثرات سوء آن طراحی و برنامه ریزی ویژه ای صورت گیرد، تا زمینه ایجاد انگیزٔە لازم را در بین دانشجویان و اساتید این رشته ها فراهم نماید.
از دیگر عوامل فرهنگی که نتوانسته ایم زمینه های رشد و توسعه علوم انسانی را فراهم نمائیم عدم ارتباط بین علوم انسانی و علوم طبیعی است زیرا نگاه ما به علوم انسانی به عنوان یک مقوله کاملا ذهنی و حفظی می باشد و به همین دلیل بخشی از جامعه علاقه به برقراری ارتباط با این حوزه از دانش ندارد.