چکیده:
درباره چرایی تکرار قصههای قرآن دیدگاههای متعددی مانند اعجاز بیانی، تکمیل تصاویر و صحنههای یک داستان، تأکید با هدف اثرگذاری بیشتر و جذب مخاطب با پرداختهای گوناگونِ یک داستان بیان شده است. این دیدگاهها دچار چالشاند. تأمل در موضوع یا موضوعات اصلی سورهها، بهویژه فضای اجتماعی و روانی نزول آنها، سیاق آیات و مقایسه پرداختهای گوناگون یک قصه در سورههای مختلف نشان میدهد که هدف اصلی از تکرارِ متفاوت قصهها، بهکارگیری آنها متناسب با هدف سورههاست. یکی از این گونه قصهها، داستان قوم ثمود است. این قصه در 21 سوره آمده که دو سوره مدنی و بقیه مکی هستند. این قصه در بازههای زمانی متفاوت و ناظر به شرایط گوناگون پیامبر (ص)، مسلمانان و دشمنان اسلام نازل شده و هرکدام هدف جداگانهای داشتهاند. ازجمله میتوان به این اهداف اشاره کرد: هشدار شدید به مشرکان، منافقان و تکذیبکنندگان آیات و آموزههای الهی در موقعیتهای گوناگون، دلداری به پیامبر و مسلمانان در شرایط مختلف، طرح و تعلیم آموزههای مهم خداشناختی و معادشناختی، بیان سنتهای الهی و پاسخ به مشرکان و دفاع از دعوت توحیدی. قصه ثمود و بخشهای مختلف آن متناسب با این اهداف در سورهها یاد و گزارش شده است.
Different viewpoints have been stated concerning the reason for the repetition of the stories of the Qur’an, such as expressive inimitability (i‘jaz), completion of images and scenes of a story, emphasis with the aim of more efficacy and attraction of the addressees with various polishings of the story. These viewpoints are subject to challenge. Deliberation on the subject or subjects of the stories, especially the socio-psychological atmosphere of their Revelation, the context of the verses, and the comparison of various polishings of a story shows that the main purpose for different repetition of the stories is utilizing them for the purpose of the Sura. One of these stories is that the folk of Thamud. This story is narratted in 21 Suras, of which two Suras are Medinan and the rest are Meccan. It has been revealed during different time spans concerning various conditions of the Prophet (S.A.W.), the Muslims, and the enemies of the Muslims and each has had a separate goal. Among these purposes are the following: strong warning to polytheists, hypocrites, and deniers of the divine verses and doctrines on various occasions; consolation of the Prophet and the Muslims in different situations; proposing and instructing inportant theological and escatological doctrines; and stating Divine precedents and responding to the polytheists and defending the monotheisting call to faith. The story of Thamud and its various parts are recalled and reported in proportion to these purposes.
خلاصه ماشینی:
در آغاز سوره (سيوچهارمين سوره مکي) (معرفت ، ١٤١١ق ، ج ١: ص ١٣٦)، سخن مشرکان مکه درباره باور نکردني بودن زنده شدن مردگان پس از تبديل شدن به خاک گزارش و در ادامه براي اثبات معاد، مظاهرِ مختلف قدرت بيانتهاي خداوند بيان و زنده شدن زمين مرده پس از نزول باران به زنده شدن و بيرون آمدن مردگان از زير خاک تشبيه ميشود (ق : ٣، ٦، ٩-١١) (طوسي، بيتا، ج ٩: ص ٣٥٨-٣٦١؛ طباطبايي، ١٣٧١، ج ١٨: ص ٣٣٧) و در ادامه با هدف هشدار به منکران و دلداري به پيامبر ، از اقوامي مانند ثمود ياد ميکند که در پي تکذيب انبياي الهي و مسأله معاد، عذاب و نابود شدند: «کذّبت قبلهم قوم نوح وأصحاب الرّسِّ وثمود و...
در ادامه از ايمان نياوردن بيشتر مشرکان و عذاب الهي تکذيب کنندگان خبر داده (شعراء: ٣-٨) و به عنوان نمونه هاي تاريخي، بخشي از سرگذشت هفت پيامبر الهي و اقوام آنان ازجمله صالح و قوم ثمود را گزارش ميکند تا ارادي بودن کفر و ايمان را به تصوير کشد، براي همين عنصر اصلي قصه هاي اين سوره را گفت وگوي پيامبران الهي با اقوام خويش تشکيل ميدهد.