چکیده:
یکی از رویکردهای مهم در تدوین روایت تاریخ معماری، رویکرد روح زمانه است؛ این رویکرد سعی در ارائه تفسیری جامع پیرامون رخدادهای تاریخی دارد. اهمیت مساله در این است که عمده تاریخ نگاریهای موجود معماری معاصر ایران دارای ماهیت توصیفی می باشند و فقدان نگاهی جامع که زمینه های گوناگون پیدایش آثار را مورد بررسی قرار دهد در آنها مشهود است. هدف این تحقیق ایجاد چارچوبی برای مطالعات دقیق تاریخ معماری معاصر ایران با الگو گیری از روش روح زمانه می باشد. در این پژوهش با استفاده از روش استدلال منطقی، ضمن استخراج الگویی از آثار تاریخ نگاران مطرح روح زمانه، امکان استفاده از این الگو به عنوان یک روش تحقیق در تاریخ نگاری معماری معاصر ایران ارزیابی می گردد. نتایج نشان می دهد ساختار چنین روشی دارای ماهیت کل نگر و تطبیقی بوده و طرح ریزی روایی آن مرکب از سه مرحله توصیف، تبیین و توجیه می باشد.
خلاصه ماشینی:
نکتة مهم این است که چنین پژوهشی با نوع نگاه خاص برگرفته از نگرش روح زمانه میتواند از بسیاری از تاریخنگاریها و پژوهشهای تاریخ معماری معاصر ایران متمایز تلقی شود، چراکه در بسیاری از پژوهشهای انجامگرفته مورخان بیشتر بر شرح و توصیف صرف پدیدههای معماری متمرکز بودهاند و بهاصطلاح نهاد معماری درجایگاه پدیدهای مستقل و فارغ از تأثیرات بیرونی موردنظر قرار گرفته است (ناری قمی 1394).
ویژگیهای نظریۀ تاریخ مبتنیبر اندیشۀ روح زمانه چیست و چگونه میتوان آن را در مطالعۀ تاریخ معماری معاصر ایران به معرض آزمون گذارد؟ نکتۀ مهمی که اهمیت تحقیق حاضر را به پژوهشی با نتایج ملموس برای جامعۀ امروز معماری مشخص میسازد این است که فهم دقیق روح زمانه و تأثیر آن در عالم معماری در مقطع موردمطالعه و قیاس آن با شرایط فعلی میتواند ضمن اینکه زمینه را برای نقد درست معماری امروز فراهم آورد، باعث شود که معماران بتوانند طرحها و مطالعات خود را با شناخت بهتری به انجام برسانند و درعینحال مخاطبان عامتر معماری نیز بتوانند نسبت درستتری بین تاریخ معماری معاصر با تحلیل وقایع روز معماری ایران برقرار کنند.
در قسمت نهایی این نمودار، ویژگیهای روششناختی آثار مزبور بهمنزلۀ الگویی برای انجامگرفتن تحقیقات مشابه استخراج شده است؛ همانگونهکه از نمودار 1 برمیآید، روش تاریخنگاری روح زمانه در کلیت شامل چند مرحلۀ اصلی است: الف) شرح و توصیف و معرفی شکلی و کالبدی هنر هر دوره؛ ب) تفسیر تحولات هنری دوران و پیبردن به چرایی و چگونگی شکلگیری آثار هنری؛ ج) مقایسۀ تحولات عرصههای مختلف هنر، معماری، فرهنگ، و جامعه با یکدیگر.