چکیده:
نظریه حوزه عمومیهابرماس هسته اصلی فلسفه اجتماعی او به شمار میرود. هابرماس برای توصیف مدل نظری خود از سه حوزه کمک گرفته و آن را با انواع شناخت، رسانه و علم مخصوص به هر یک پیوند میدهد. این مقاله از نقطه عزیمت هابرماس یعنی حوزه عمومیشروع کرده و پس از بررسی و تحلیل سه حوزه کرامت انسانی، گفتگو و عقلانیت، که عناصر تشکیل دهنده حوزه عمومیهابرماس را شکل میدهد، مفاهیمی از قبیل جهان زیست و سیستم و کنش ارتباطی و وضعیت کلامیایده آل را در زمره زیر مجموعه سه حوزه یاد شده توضیح میدهد و در نهایت مدلی پویا از حوزه عمومیارائه میدهد. به نظر هابرماس گفتگو، عقلانیت و کرامت انسانی باعث شکل گیری منطقی در عرصه تعاملات حوزه عمومی می شود. به طور کلی حوزه عمومی در جایی تشکیل می شود که سه ویژگی که در بالا ذکر شد وجود داشته باشد. حوزه عمومی عرصه فکر، گفتگو، استدلال و زبان است. حوزه عمومی نمودی است از اصول رابطه متقابل و مباحثه انتقادی و فضایی است برای تفاهم از طریق مباحثه عمومی و همچنین فضایی است برای برابری، عقلانیت و درک متقابل، استدلال مبتنی بر تبادل گفتاری.
خلاصه ماشینی:
اين مقاله از نقطه عزيمت هابرماس يعني حوزه عموميشروع کـرده و پـس از بررسي و تحليل سه حوزه کرامت انسـاني، گفتگـو و عقلانيـت ، کـه عناصـر تشـکيل دهنـده حـوزه عموميهابرماس را شکل ميدهد، مفاهيمي از قبيل جهان زيست و سيستم و کنش ارتباطي و وضعيت کلاميايده آل را در زمره زير مجموعه سه حوزه ياد شده توضيح ميدهد و در نهايـت مـدلي پويـا از حوزه عموميارائه ميدهد.
هابرماس در تقسيم بندي عقل آن را به دو حوزه ارتبـاطي و ابـزاري تقسـيم مـيکنـد گرچـه در واقعيت ، حوزه ابزاري (اقتصاد و دولت ) از حوزه ارتباطي قويتر بوده ولي حوزه عقل ارتباطي کـه بسـتر حوزه عمومي، مهارت هاي کلامي و بين الاذهاني است ـ از شان بالاتر و عميق تري برخـوردار اسـت که بايد جايگاه واقعي خود را باز يابد (منصور نژاد١٣٨١: ٣٢٢).
بـه عبارت بهتر، افراد در حوزه عمومي (عرصه اجتماعي) از طريق مفاهمه و استدلال و در شرايطي عاري از هر گونه فشار، اضطرار و بر مبناي آزادي و آگاهي تعاملي و در شرايط برابر براي تمام طرف هـاي مشارکت کننده در حوزه عمومي مذکور، به توليد مجموعه اي از رفتارها، مواضع و جهت گيري هـاي ارزشي و هنجاري ميپردازند که در نهايت به صورت ابزاري مـوثر بـراي تـاثير گـذاردن بـر رفتـار و عملکرد دولت به ويژه در عقلاني ساختن قدرت دولتيعمل مي کنند.
مباحثه (گفتار يا گفتمان ) عقلاني فارغ از سلطه و آسيب هاي زبان شناختي و معطوف به تفاهيم بين الاذهاني و وفاق و اجماع دقيقا همان نوع محلي است که مناسب حوزه عمـومي اسـت بـه نظـر هابرماس نظريه کنش ارتباطي ميتواند به عنوان مبناي اصول کلي بيان به کاربرده شـود.