چکیده:
نظام شهری هر کشوری بیانگر چگونگی کنش و واکنش متقابل شهرهای آن کشور میباشد. در این تحقیق ابتدا به بررسی توزیع فضایی جمعیت شهری ده منطقه طرح کالبدی ملی و منطقهای (از سالهای 1335 تا 1390) پرداخته شده و سپس تحلیل نظام جمعیت شهری در بین ده منطقه کالبدی صورت گرفته است. از بین مناطق دهگانه طرح کالبدی ملی و منطقهای، دو منطقه البرز جنوبی (شامل استانهای تهران، مرکزی، سمنان، زنجان، قزوین، قم و البرز) و خراسان (شامل استانهای خراسان شمالی، خراسان رضوی، خراسان جنوبی) که به ترتیب دارای بیشترین و کمترین میزان تغییر و تحول بین مناطق دهگانه بودهاند انتخابشده است. در ادامه تحلیل، شاخصهایی همچون تغییر جایگاه بیست شهر اول منطقه از سالهای 1335 تا 1390؛ تحلیل تعداد جمعیت واقعی و تعداد جمعیت 20 شهر اول منطقه در رابطه با تئوری زیپف در سال 1390 و همچنین تحلیلهای میزان نخست شهری و عدم تمرکز شهری در دو منطقه البرز جنوبی و خراسان؛ بهصورت جداگانه انجامشده است. سرانجام با مقایسه دو منطقه خراسان و البرز جنوبی باهمدیگر و با مناطق کالبدی ملی منطقهای مشخص گردید که منطقه البرز جنوبی بهرغم اینکه جایگاهش در بین ده منطقه دچار تغییر و تحولی نشده ولی در تحولات درون منطقهای دچار تحولات عظیم و بزرگی شده است و بالعکس منطقه خراسان که در تحولات بین منطقهای دارای تغییر و تحول اساسی بوده، در تحولات درون منطقه از ثبات نسبی برخوردار بوده است. همچنین در این تحقیق مشخص گردید که با توجه به تحولات بین منطقهای، نمیتوان تحلیل و پیشبینی درون منطقهای را نیز انجام داد.
Urban systems in each country explain how the interaction of regional cities happen. In this study, we have analyzed the spatial distribution of city population on ten regions of national and regional physical plans, the years 1956 to 2011 are discussed and has been analyzed both the urban population system and the ten physical regions. Of the ten regions of national and regional physical plans, two regions of the southern Alborz (Including the provinces of Tehran, Markazi, Semnan, Zanjan, Qazvin, Qom and Alborz) and Khorasan (Including the provinces of South Khorassan, Razvi Korasan and North Kohorasan) ,respectively, had the highest and lowest rates of change between the ten regions. In the follow-up analysis , indicators such as the first twenty positions in the years 1956 to 2011, the analysis of the actual population and population number of twenty cities Primary of the region in relation to the theoretical Zipf in 2011 and also the analysis of primacy city and decentralization city in the South Khorasan and Alborz, was completed separately. Finally, a comparison between Khorasan region and southern Alborz together and with physical national and regional regions determined that southern Alborz region despite its position among the ten regions was not affected by a change but the intra-regional changes are massive and large altered. Conversely, Khorasan region that on the variations between Regions has been a fundamental change, in the intra-regional variations was found in relative comfort. The study also revealed that due to the changes between regional, it cannot be possible to make an intra-regional analysis and predictions are imposssible.
خلاصه ماشینی:
(به تصویر صفحه رجوع شود) نمودار شماره 1: تعداد شهرهاي ده منطقه طرح کالبدي ملی و منطق هاي از سال 5331 تا 0931 (منبع: یافتههاي نگارنده) سلسله مراتب شهري ده منطقه طرح کالبدي ملی و منطقه اي در هفت دوره سرشماري عمومی در طی این دوران بعضی مناطق در مقطعی از زمان در مرتبه پایی نتري قرار داشته و در دیگر دوره صعود داشت هاند.
جدول شماره 1: میزان شاخصهاي نخست شهري در سالهاي 5331 تا 1390 (به تصویر صفحه رجوع شود) (منبع: یافتههاي نگارنده) تحلیل شاخ صهاي نخست شهري: میزان نخست شهري از سال 5331 تا 5831 تقریبًاً ثابت و بعدازآن کاهش یافته است؛ شاخص دو شهر (در اینجا منطقه)، بیانگر عدم تعادل فضایی توزیع جمعیت و فاصله بسیار زیاد منطقه اول (البرز جنوبی) با منطقه دوم (مرکزي) است.
(به تصویر صفحه رجوع شود) نمودار شماره 5: شاخصهاي نخست شهري در سالهاي 5331 تا1390 (منبع: یافتههاي نگارنده) تحلیل شاخص هاي نخست شهري: نتایج محاسبه این شاخ صها نشان دهنده وجود پدیده نخست شهري در تمام طول این دوره است؛ میزان نخست شهري از سال 5331 تا 5431 افزایش و بعدازآن تاکنون روندي کاهشی داشته است؛ شاخصهاي دو شهر، کینزبرگ، چهار شهر مهتا، موماو الوصابی و هرفیندال بیانگر عدم تعادل فضایی توزیع جمعیت و فاصله بسیار زیاد شهر اول (تهران) با شهرهاي بعدي میباشد و نشان میدهند که روند نظام شهري رو به تعادل نسبی حرکت م یکند.