چکیده:
یکی از موضوعات مطرح شده در کتاب های علل الحدیث، مسئله تغییر نام مروی عنه است که بیشتر در سده دوم و سوم هجری در بین راویان رخ داده است. مسئله این پژوهش آن است که با تمرکز در دامنه موضوعی روایات اهل سنت و با توجه به گستره تغییر نام مروی عنه در نقل احادیث، ریشههای حقیقی و تاریخی مسئله را بررسی نموده و تبیین کند، چرا چنین اقدامی از ناحیه برخی از بزرگان حدیث همچون عبدالرزاق صنعانی، سفیان بن وکیع و... رخ داده است؟ و در این میان شاگردی آنان از امام صادق(علیه السلام) و عدم یادکرد نامشان در روایات را میتوان به این پدیده مرتبط دانست؟
گرچه قلب سندی حدیث، سبب خروج راوی از عدالت و وثاقت میگردد، ولی افراد زیادی در کتب رجال اهل سنت به این امر مبادرت کرده، در عین حال تعدیل و توثیق هم شدهاند. این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی و با بررسی موضوعاتی مانند، حدیث مرسل و مرفوع، مفهومشناسی و مخاطب شناسی روایات تقیه، این احتمال را مطرح میکند که روایات امام صادق(علیه السلام) با نامهای دیگری از غیر نام خودشان در منابع روایی راهیافته و دلیل قلب سندی روایات امام صادق(علیه السلام) شرایط خاص حاکم بر زمانه ایشان بوده است.
خلاصه ماشینی:
مسئله این پژوهش آن است که با تمرکز در دامنه موضوعی روایات اهل سنت و با توجه به گستره تغییر نام مروی عنه در نقل احادیث، ریشههای حقیقی و تاریخی مسئله را بررسی نموده و تبیین کند، چرا چنین اقدامی از ناحیه برخی از بزرگان حدیث همچون عبدالرزاق صنعانی، سفیان بن وکیع و...
واژگان کلیدی: قلب سندی حدیث، حدیث مقلوب، امام صادق (علیه السلام) ، تقیه، آداب نقل حدیث مقدمه یکی از موضوعات مطرح شده در کتاب های علل الحدیث، مسئله تغییر نام مروی عنه است که بیشتر در سده دوم و سوم هجری در بین راویان رخ داده است.
هدف این پژوهش آن است که با تمرکز در دامنه موضوعی روایات اهل سنت و با توجه به گستره تغییر نام مروی عنه در نقل احادیث، ریشههای حقیقی و تاریخی آنرا بررسی کرده و تبیین کند چرا چنین اقدامی از ناحیه برخی از بزرگان حدیث همچون عبدالرزاق صنعانی، سفیان بن وکیع و...
راویشناسی احادیث مقلوبه از بررسیهای صورت گرفته در مورد ویژگیهای مشترک و شائع بین حدود 170 راوی که در منابع جرح و تعدیل اهل سنت، متهم به سرقت حدیث شدهاند (احمد مرتضی، معرفه المتهین بسرقه الحدیث، 1428: 23ـ97) ، چند نکته به دست میآید: 1ـ برخی از این راویان توسط متقدمانی چون بخاری، ابن حبان، ابوحاتم، ابو زرعه توثیق شدهاند.