چکیده:
این مقاله در پی آن است نیمه ناپیدای سینما که معمولا بنا به ماهیت پنهانش کمتر مورد توجه بوده، تا حد یک شگرد و رویکرد زیباییشناسانه در پرداختن به آثار دینی مرتبط با زندگی حضرت مهدی و شخصیتهای قدسی، مورد بررسی و تحلیل قرار دهد. این نیمه ناپیدا، غیاب نامیده شده تا از نیمه دیگری که روی پرده، پیش چشم ماست تمییز داده شود. چرا که سینما علیرغم تصوری که از آن میرود تنها عرصه نمایش دیدنیها نیست؛ نشان ندادن نیز به نوبه خود در شاکله سینما نقشی به سزا ایفا میکند. این نوشتار با روش تحقیق اسنادی _ کتابخانهای و با تحلیل برخی آثار سینمای دینی ایران تلاش دارد تا با رویکرد زیباییشناسی غیاب، به برخی از چالشهای تصویرگری حضرت مهدی و شخصیتهای قدسی، مبنایی نظری بخشد. به این معنا که این چالشها را با تبیین و کاربست شگرد غیاب به فرصتهایی نظری و عملی در عرصه سینما بدل سازد.
نتایج برآمده از تحقیق نشان میدهد که غیاب در پرداختن به شخصیت حضرت مهدی و شخصیتهای قدسی صرفا یک نقیصه و محدودیت در تصویرگری آنان نیست، بلکه میتوان از این وضعیت در جهت غنای بیشتر اثر و تاثیرگذاری بیشتر نقش معصوم بهره گرفت. بر این اساس، غیاب لزوما با نبود چیزی مترادف نیست، بلکه آن را میتوان شکل پنهانی از حضور در نظر گرفت. از این حیث، تمهید غیاب بدون خدشه وارد کردن به ساحت معصوم و هم از حیث اقتضائات درام، میتواند اثری را موجب شود که محمل خیالپردازی، همدلی، همراهی، باورپذیری، جذابیت و تاثیرگذاری درام سینمایی باشد.
This article seeks to analyze the invisible half of cinema, usually due to its
hidden nature, to an almost aesthetic approach to dealing with the religious works related to the
life of Imam Mahdi and the sacred characters. This
invisible half is called absenteeism to distinguish it from the other half in our sight. Because
cinema is not the only spectacle, despite its perception, it does
not play its part in cinema. Using documentary-library research method and
analyzing some of the works of Iranian religious cinema, this article attempts
to give a theoretical basis to some of the challenges of Imam Mahdi's imagination and
sacred personalities in the absence of aesthetic approach.
That is, by explaining and applying the absenteeism, these challenges turn into theoretical and
practical opportunities in the field of cinema.
The results of the research show that the absence of addressing the
personality of Imam Mahdi and the holy figures is not merely a defect in
their imagery, but can be used to further enrich the infinite role. On this basis, the absence is
not necessarily synonymous with the absence of anything, but
rather a hidden form of presence. In this sense, the presence of the absence without damaging to
the innocent, as well as the drama of the drama, can
produce a work of fantasy, empathy, companionship, believability,
attractiveness and affecting cinema drama.
خلاصه ماشینی:
بررسی چگونگی تصویرگری حضرت مهدی( و شخصیتهای قدسی در سینما حمید تلخابی سیدرضی موسوی گیلانی چكیده این مقاله در پی آن است نیمۀ ناپیدای سینما که معمولاً بنا به ماهیت پنهانش کمتر مورد توجه بوده، تا حد یک شگرد و رویکرد زیباییشناسانه در پرداختن به آثار دینی مرتبط با زندگی حضرت مهدی( و شخصیتهای قدسی، مورد بررسی و تحلیل قرار دهد.
نتایج برآمده از تحقیق نشان میدهد که غیاب در پرداختن به شخصیت حضرت مهدی( و شخصیتهای قدسی صرفاً یک نقیصه و محدودیت در تصویرگری آنان نیست، بلکه میتوان از این وضعیت در جهت غنای بیشتر اثر و تأثیرگذاری بیشتر نقش معصوم بهره گرفت.
اما متأسفانه نمایش این جلوهها که موجب شناخت نسبت به امام زمان( و شخصیتهای قدسی میشود، یا به صورت ناقص و ناتمام به تصویر درآمده، و یا هنوز دست نخورده باقی مانده است.
به همین دلیل است که نگارندگان بر این باورند که اگر فیلمسازی بخواهد از تمهید غیاب در تصویرگری حضرت مهدی( و شخصیتهای قدسی استفاده کند، باید در مرحلۀ انتخاب ایدۀ آغازین و زاویه دید، بهاین مسئله توجۀ ویژه داشته باشد.
غیاب را جایگزین حضور و همچنین مکمل آن قرار دادن، کمک میکند، به نحو شایستهای در جهت تصویرگری حضرت مهدی( و شخصیتهای قدسی استفاده کرد.
بدین نحو که شخصیتهای قدسی را میتوان بدون اینکه به عنوان شخصیت اصلی قرار گیرند و یا حتی نشان داده شوند، از طریق راهکار غیاب و براساس داستان حاشیهای، شناسانده شده و وارد ساحت معنوی سینما ساخت.