چکیده:
به «کرامت انسان» در اندیشه دینی و اسناد بینالمللی، بهغایت توجه شده و تلاش شده است آثار حقوقی متعددی بهویژه در حوزه حقوق بنیادین بشر بر آن مترتب شود. مقاله حاضر بهدنبال پاسخگویی به این پرسش مهم با روشی تحلیلی است که مبنای کرامت در رویکرد قرآنی چیست؟ آیا میتوان بر اساس آن، انسان را نسبت به حقوق بنیادینی چون برابری و آزادی، ذیحق دانست؟ اسناد بینالمللی حقوق بشر، به کرامت بهعنوان مبنای حقوق بشر تاکید میکند، ولی به معنا و مبنای خود کرامت که نیازمند تاملات جدی است، نمیپردازد. یافتههای مقاله نشان میدهد کرامت تکوینی انسان در قرآن بهدلیل دارابودن «عقل و فطرت» بوده، خداوند بهواسطه این دو موهبت، انسان را تکریم کرده است. در چنین حالتی، لازمه پیوند حقوق بشر با کرامت، پیوند این حقوق با عقل و فطرت است، درحالیکه هیچیک از طرفداران حقوق بشر به آن ملتزم نشدهاند. ازسویدیگر با فرض اینکه بر کرامت انسان آثار حقوقی مترتب شود، تفاوت اساسی در ملازمه میان انسان و کرامت در رویکرد غیردینی با ملازمه میان انسانیت و کرامت در رویکرد دینی است که مسیر این دو را از یکدیگر جدا میسازد.
خلاصه ماشینی:
مقاله حاضر بهدنبال پاسخگویی به این پرسش مهم با روشی تحلیلی است که مبنای کرامت در رویکرد قرآنی چیست؟ آیا میتوان بر اساس آن، انسان را نسبت به حقوق بنیادینی چون برابری و آزادی، ذیحق دانست؟ اسناد بینالمللی حقوق بشر، به کرامت بهعنوان مبنای حقوق بشر تأکید میکند، ولی به معنا و مبنای خود کرامت که نیازمند تأملات جدی است، نمیپردازد.
از منظری دیگر میتوان به مقتضای «وَ لَقَدْ کرَّمْنَا بَنِیآدَمَ»، قوام و دوام «کرامت» را دائرمدار قوام و دوام «انسان»بودن و انسانماندن دانست؛ برایناساس تا زمانی که عنوان انسان بر شخصی صدق کند، کرامت وی نیز پابرجا خواهد بود و اگر بر اساس مبانی و معیارهای دینی، شخص یا اشخاصی از هویت انسانی خود فاصله بگیرند، بهگونهای که نتوان نام آدمی بر آنها نهاد، بهطور طبیعی کرامتی که به انسانها اختصاص دارد، شامل این دسته از اشخاص نخواهد شد.
ازجمله پرسشهای مهم در مقوله کرامت اینکه کرامت مورد بحث از چه سنخی است؟ آیا میتوان کرامت تکوینی را مرادف کرامت ذاتی دانست؟ برخی با استناد به این سخن که خداوند انسان را فینفسه ـ و بدون هیچگونه مقایسه با موجودات دیگر ـ بهواسطه عقل، کرامت و شرافت بخشیده است (طباطبایی، 1390، ج13، ص157)، اینگونه استظهار کردهاند: در اندیشه علامه طباطبایی کرامت ذاتی انسان، سندی طبیعی برای حقوق طبیعی انسان بوده و انسان ازآنرو که انسان است، از یک نوع شخصیت ذاتی قابل احترام و کریم برخوردار است (نصرتپناه و سیفی، 1397، ص92).