چکیده:
شبهه اثرپذیری قرآن از تورات و انجیل سابقه دیرینه دارد، ولی در دو سده اخیر (سده نوزدهم و بیستم) که مطالعات قرآنی شرقشناسان گستردهتر شده، این شبهه در آثار فراوانی مطرح شده و حتی آثار پرشماری از مستشرقان فقط به اقتباس قرآن از تورات و انجیل اختصاص یافتهاند. دایرةالمعارف قرآن لیدن (EQ) که مهمترین اثر قرآنپژوهی در هزاره سوم و دوران معاصر است، در مقایسه با دیگر آثار خاورشناسان در این موضوع نسبتا عملکرد مثبتی دارد و در هیچ مقالهای به اقتباس قرآن از تورات و انجیل تصریح نکرده است و فقط به شباهتهای محتوایی قرآن با آنها در برخی مقالات اشاره و بدون هیچگونه پیشداوری از آن عبور کرده است.
این پژوهش با توجه به مقالات دایرةالمعارف قرآن لیدن (EQ) بهروش توصیفی - تحلیلی و کشفی صورت گرفته است.
خاورشناسانی که به این موضوع دامن زدهاند با پیشفرض بشریبودن به سراغ قرآن رفتهاند؛ زیرا امیبودن رسول خدا9 و عدم ارتباط آن حضرت با اهل کتاب در مکه و مدینه و نیز تخطئه بسیاری از باورها و رفتار اهل کتاب در قرآن را نادیده گرفته و بر منشابودن کتاب مقدس اصرار کردهاند. مقالات EQ در مقایسه با آثار دیگر خاورشناسان پیشین از لحن ملایم و نرمی برخوردار است و دستاندرکاران آن کوشیدهاند که از ابراز مواضع صریح علیه وحیانیت قرآن بپرهیزند و وجهه علمی و بیطرفی در مقالات را تقویت کنند، ولی به نظر میرسد این تفاوت رویکرد مبنایی و اساسی نباشد، بلکه روشی برای اثرگذاری بیشتر بر مخاطبان خود، بهویژه مخاطبان مسلمان است.
The doubt "the Influence of the Torah and Bible on the Qur'an has long history, but in the last two centuries (nineteenth and twentieth centuries) due to the expansion of the Qur'anic studies of Orientalists, this doubt has been raised in numerous works, and even numerous works by the Orientalists have been devoted solely to the Qur'an's adoption of the Torah and the Bible. The Leiden Encyclopedia of the Qur'an (EQ), which is the most important work of Qur'anic studies in the third millennium and in the contemporary era, has a relatively positive performance in comparison with other Orientalist works on this subject and no article, has referred to the Qur'an's adoption of the Torah and the Bible and only mentioned the content similarities of the Qur'an with them in some articles and without any prejudice. The study has been carried out by descriptive-analytical and discovery method based on the articles of the Leiden Encyclopedia of the Qur'an (EQ). Orientalists who have dealt with this issue, have referred to the Qur'an by hypothesis of "being human". Because they have ignored the Holy Prophet's illiteracy and his lack of connection with the scholars in Mecca and Medina, as well as the violation of many beliefs and practices of the scholars in the Quran, and rather, they have insisted on the origin of the Bible. EQ papers have a mild and soft tone compared to other past orientalists and people in charge of that have tried to avoid expressing their clear opposition against revelation of the Qur'an, as well as to empower the scientific and impartial image in the papers. However, it seems that this is not the basic and fundamental approach, but it is a way to affect their own audience more, especially Muslim audience.
خلاصه ماشینی:
دايرةالمعـارف قرآن ليـدن(EQ) که مهم ترين اثر قرآن پژوهي در هزاره سوم و دوران معاصر است ، در مقايسه با ديگـر آثار خاورشناسان در اين موضـوع نسـبتاً عملکـرد مثبتـي دارد و در هـيچ مقالـه اي بـه اقتبـاس قـرآن از تورات و انجيل تصريح نکـرده اسـت و فقـط بـه شـباهت هاي محتـوايي قـرآن بـا آنهـا در برخـي مقالات اشاره و بدون هيچ گونه پيش داوري از آن عبور کرده است .
اين درحالي است که برخي مؤلفـان EQ در گذشـته در ذيل موضوع آدم به دليل شباهت هاي گسترده اين داسـتان در قـرآن و تـورات بـه طـرح آيات و تبيين مباحث مرتبط با آدم از منظر قرآن کريم پرداختـه و تنهـا در توضـيح آيـه ٣٠ بقره آن را همانند آيه ٢٦ باب نخست کتاب تکوين دانسته اند و يا نويسنده مقاله ابـراهيم ✈ بدون هيچ گونه داوري و بدون طرح مسـئله اقتبـاس ، از شـباهت قـرآن بـا کتـاب مقـدس در شماري از مباحث ياد کرده و در ادامه به تفاوت ها پرداخته است .
و اگــر خاورشناسان پيش فرض هاي جعلي و ساختگي خـود را کنـار بگذارنـد و بـر اسـاس شـواهد مسلم تاريخي بپذيرند که محمد✈ امي بـوده و افـزون بـر ايـن ترجمـه اي عربـي از کتـاب مقدس در اختيار محمد✈ نبوده و آن حضـرت هـم بـر خوانـدن عبـري آگـاهي نداشـته و همچنين هيچ گونه ارتباطي با اهل کتاب در مکه نداشته است که محتـواي کتـاب را از آنهـا به صورت شفاهي فراگيرد، در اين صـورت همـاهنگي بـين قـرآن و کتـاب مقـدس را دليـل الهيبودن و وحيانيبودن قرآن ميدانند؛ زيرا کسي که بدون هرگونه فراگيري، تعاليم ديگر پيامبران را در قالب فاخرترين و ادبيترين جملات بيان کرده ، به گونه اي که ديگران از ارائه مانند آن عاجزند، فقط ميتواند فرستاده و مرتبط با خدا باشد.