چکیده:
راهبری شرکتی عاملی موثر بر نوع واکنش شرکت نسبت به تغییرات نرخ مالیات شرکتها است. هدف این پژوهش بررسی تاثیر توانایی مدیریت بر رابطه حاکمیت شرکتی و اجتناب مالیاتی میباشد. بهمنظور سنجش اعتماد بهنفس بیشازحد مدیریت دو شاخص متفاوت بر اساس پژوهشهای گذشته تعریف شد. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش برگرفته از صورتهای مالی 120 سال- شرکت در بازه زمانی 1396-1391 میباشد. پژوهش انجامشده از نظر نوع هدف جزء پژوهشهای کاربردی است و روش پژوهش از نظر ماهیت و محتوایی همبستگی میباشد. انجام پژوهش در چارچوب استدلالات قیاسی- استقرایی صورت گرفته است و برای تجزیه و تحلیل فرضیه از تحلیل پانلی کمک گرفته شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیههای پژوهش نشان داد که میان حاکمیت شرکتی و اجتناب مالیاتی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین توانایی مدیریت رابطه میان حاکمیت شرکتی و اجتناب از مالیات را تحت تاثیر قرار میدهد.
Corporate governance is a factor influencing the type of corporate response to corporate tax rate changes. The purpose of this study is to investigate the impact of management ability on the relationship between corporate governance and tax avoidance. In order to measure overconfidence of self-management, two different indicators were defined based on past research. The information required for this research is from the 120-year financial statements of the company in the period 1396-1391. Research is applied research and its method is correlative in nature and content. Research has been done in the framework of deductive-deductive reasoning and panel analysis has been used to analyze the hypothesis. The results of the testing of research hypotheses showed that there is a significant relationship between corporate governance and tax avoidance. It also affects the ability to manage the relationship between corporate governance and tax avoidance
خلاصه ماشینی:
همچنين اجتناب مالياتي ميتواند انعکاسي از نظريه مسئله نمايندگي باشد و ممکن است منجر به تصميمات مالياتي شــود که منافع شــخصي مدير را دنبال کند لذا يکي از چالش هاي پيش روي سهامداران و هيات مديره ، يافتن روش ها و انگيزه هاي 1 Dyreng 2 Park کنترلي اســت تا هزينه هاي نمايندگي را به حداقل برسانند مديراني که به دنبال منافع شــخصي خود هستند ساختار شرکت را پيچيده تر کرده و معاملاتي را که باعث کاهش ماليات ميشود، انجام ميدهند و از اين طريق منابع شــرکت را در جهت منافع شــخصي خود به کار ميگيرند وجود مأموران مالياتي قوي باعث افزايش نظارت بر کار مديران و کاهش سوءاستفاده از منابع داخلي شرکت ها شده و حاکميت شرکتي ضعيف باعث افزايش در سطح اجتناب مالياتي ميشود اجتناب مالياتي، منافع نهايي ســپر مالياتي بهره را کاهش ميدهد و ممکن اســت روي تصميمات مربوط به ساختار سرمايه تأثيرگذار باشد (قرنجيک و گرکز، ١٣٩٧).
E. , & Weisbach است که فعاليت هاي اجتناب مالياتي علاوه بر اينکه به طور بالقوه براي شرکت ارزش افزوده ايجاد ميکند، هزينه هايي را نيز به شرکت تحميل ميکند (رگو و ويلسون ٧، ٢٠١٢) با توجه به اين موارد در تحقيق به بررسي اين موضوع خواهيم پرداخت که چه رابطه اي ميان ابعاد حاکميت شرکتي و اجتناب از ماليات وجود دارد؟ همچنين اين موضوع بررسي خواهد شد که آيا در شورت وجود يک رابطه معني دار، توانايي مديران رابطه ميان حاکميت شرکتي و اجتناب از ماليات را تحت تأثير قرار خواهد داد يا خير؟ مباني نظري پژوهش توانايي مديريت يکي از سرمايه هاي انساني که نقش مهمي در تبديل منابع شرکت به درآمد و خلق ثروت براي سهامداران دارد، مديران شرکت هاي تجاري هستند (بادآور نهندي و حشمت ، ١٣٩٧) اطلاعات مرتبط با قابليت مديران شرکت ها، از قبيل توانايي آنها در استفاده از فرصت هاي سرمايه گذاري، تأمين منابع ، تخصيص بهينه منابع و دانش و تجربه آنها، يکي از ابعاد مهم و ارزشمند داراييهاي نامشهود شرکت هاي تجاري محسوب ميشوند (غفاري و آشتياني، ١٣٩٤) در واقع ميتوان گفت که توانايي مديريت بخشي از کارايي شرکت است که تحت تأثير عوامل ذاتي آن شرکت قرار نگيرد.