چکیده:
دنیاهای محتمل از مبانی نظری سبکشناسی شناختی است و ریشه در فلسفه لایبنیتس دارد. درک چگونگی روایت روایتها مساله اصلی در این نظریه است و نحوة ارتباط خواننده با روایت ادبی و تاثیر کنش و واکنش متن و خواننده را روشن میسازد. مثنوی معنو، ی بزرگترین منبع ادب عرفانی است که مبانی عرفان عملی و نظری را دربرمیگیرد. در این جستار برآنیم، براساس نظریة دنیاهای محتمل و با روش توصیفی تحلیلی محتوا، خوانش جدیدی از این کتاب، ارائه دهیم. مولانا به عنوان کارگزار در نقش عامل انتقال داستان با باریکبینی به تولید گفتمان روایی میپردازد و دنیاهایی را در ذهن خواننده رقم میزند که عبارتند از: دنیاهای معرفتی، خیالی، مقصودی و آرمانی. دنیاهای محتمل در داستان دژ هوش ربا اگر...، «بیشتر به صورت دنیای معرفتی و در جهت آموزش نکات عرفانی است که بر اساس الگوی و کلمههایی که آرزو، حسرت» یا «نمایش داده میشود. در دنیای مقصودی مولانا از حرف ربط» بنابراین و تقاضایی را دربردارند، استفاده میکند. عشق مهمترین وسیلة کشف و شهود و سازندة دنیای آرمانی مولاناست. در حقیقت این عشق است که سالک را در مسیر معرفت یاری میرساند. دسترسی به این دنیاها به صورت زمانی، زبانی، طبیعی و اشیاء است که بسامد دسترسیهای زمانی بیشتر است.
The theory of possible worlds is one of the theoretical foundations of cognitive stylistics that is rooted in Leibniz's philosophy. Understanding how narratives are narrated is central to this theory; it illustrates the text-reader interactions and the relationship of reader with literary narrative. Masnavi Manavi, as one of the largest source of the mystical literature, encompasses the foundations of practical and theoretical mysticism. By using descriptive-analytic method and based on the theory of possible worlds, in the present article the attempt is made to propose a new reading of Masnavi Manavi. Jalal ad-Din Muhammad Rumi, as the narrator of the stories, speaks subtly about narrative discourses and creates worlds, including epistemic, fantasy and ideal worlds, in the mind of reader. In the story of Dezhe Hooshroba (the castle of Fortress), the theory of possible worlds is mostly portrayed as an epistemic world with the aim of teaching mystical doctrines based on the pattern "if ... so". In the ideal world portrayed in the story, Rumi uses the conjunction of "or" and terms that include desiring, yearning, and demanding. For him, love is the most important means of discovering, constructing and taking intuition of the ideal world. Love helps the salek (the holy traveler) in the path of intuitive knowledge. We have access to these worlds in temporal, linguistic and natural way, but the frequency of temporal access is greater.
خلاصه ماشینی:
با توجه به نقش داستان هاي درونه اي ميتوان گفت که مثنوي ناتمام نيست ؟ مطالعۀ کارکرد ابيات اين حکايت با توجه به نظريۀ دنياهاي محتمل ميتواند، راهي به شناخت دنياي ذهني شاعر و رسيدن به چشم انداز شناختي متفاوت در اين زمينه باشد و دنياهاي ساخته شده در حکايات مثنوي ميتواند با توجه به 1.
(بامشکي ١٣٩١: ٨٦ – ٦١) روش پژوهش در اين پژوهش داستان هاي درونه اي حکايت دژ هوش ربا براساس دنياهاي محتمل و ساختار روايي آن بررسي و تحليل شده است .
مولانا با زاويۀ ديد گزينشي، اين داستان را که خود دنيايي خيالي است ، براي عيني شدن دنياي معرفتياش نزد خواننده مطرح ميکند.
(عين القضات ، بيتا: ١٦١) دنياي معرفتي برادر بزرگ تر چنان است که اگر ديگران را به صبر و بردباري دعوت مي کني، پس بايد خود نيز در وقت مصيبت صبور باشي و براي عينيتر شدن اين مضمون (صبر) داستان پادشاه و فقيه را نقل ميکند.
دنياهاي محتمل در داستان هاي درونه اي همه از نوع خيالي هستند و راوي اين دنياها را در جهت تحقق دنياي معرفتي، آرماني و مقصودي خود ذکر ميکند.
پی نوشت (١) شيبانياقدم اين نظريه را دنياهاي محتمل ترجمه کرده و در کتاب بوطيقاي شناختي ترجمۀ محمدرضا گلشني از آن با نام جهان هاي ممکن نام برده شده است .