چکیده:
در سال ۱۳۳۶هجری قمری، ایران با دومین قحطی بزرگ مواجه شد. این قحطی که در تاریخ با نام مجاعه از آن یاد میشود گسترة زمانی و مکانی وسیعی را در بر و پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و جمعیتی بسیاری را در پی داشت. تا جایی که بنا بر گزارشهای تاریخی در اثر این قحطی یک سوم از مردم ایران جان خود را از دست دادند و اکثر شهرهای ایران به قحطی دچار شدند. در این مقاله با مراجعه به منابع تاریخی، گستره زمانی و مکانی و علل و پیامدهای وقوع قحطی سال ۱۳۳۶ق بررسی شده است.
خلاصه ماشینی:
آیا با وجود اقلام گوناگون آذوقه در سطح شهرها و روستاها، از این دوره میتوان با نام قحطی یاد کرد؟ آیا برآورد برخي نويسندگان از آمار تلفات ناشي از قحطي برآوردي واقعگرايانه است و یک سوم از جمعیت ایران صرفاً در اثر قحطی، گرسنگی و سوءتغذیه به كام مرگ فرو رفتند؟ يا عوامل ديگري نيز بر مرگ اين افراد تأثير گذاشته است؟ اساساً اگر اين دوره از تاريخ ايران را بتوان قحطي ناميد علل وقوع قحطی چه بود؟ چه گسترة زمانی و مكاني را در بر گرفت؟ و چه تبعاتی به دنبال داشت؟ دربارة قحطي سال 1336ق، برخي نويسندگان از جمله مجد، كوهستانينژاد و خدري زاده (مجد،1394:كوهستاني نژاد،1381: خدري زاده، بهار1377) بررسيهايي انجام داده و منتشر كردهاند.
کاظمی در یادداشت یازدهم رجب1336ق، از بدتر شدن وضع نان و نایابی آن در تهران و مرگ عده زیادی از گرسنگی و حصبه و افزایش قیمت نان، برنج و تمام اجناس خبر میدهد (کاظمی،1390: 1/430) و در یادداشتهای ماه شعبان همان سال، از گرانی ارزاق، نرسیدن خرمن جدید و تلف شدن هر روزة عدهای از گرسنگی مینویسد (همان: 1/ 434) در اواخر ماه رمضان و اوایل ماه شوال1336ق، با وجود گرمای شدید و شیوع بسیار حصبه و کلرین، در امر آذوقه و نان گشایش نسبی ایجاد و نرخها کمی ارزان و نان نسبتاً فراوان و خوب میشود (همان:1/436).