چکیده:
در عرفان اسلامی، در مقایسه با نگرش جامعهشناختی و حقوق بینالملل، نگاه متفاوتی به صلح جهانی شده است؛ حتی جنگ، نزاع و تخاصمات نیز دیگرگون نگریسته میشود. از منظر عارف، همه هستی جلوهگاه اسماء حق است؛ با عنایت به تقابل این اسماء، که تضادها و تزاحمها را در جهان توجیه میکند، اولاً این پدیدهها به دیده غضب نگریسته نمیشوند؛ ثانیاً نگاه سِلمآمیز عارفِ مصلح اقتضا میکند که همانگونه که این کثرات ذیل اسم جامع «الله» جمع میشوند تضادها و نزاعهای عالم انسانی را نیز به سمت صلح و وحدت سوق دهند. منشأ این صلح، درون عارف است که در مسیر ارشاد و دستگیری دیگران، وجه اجتماعی و جهانی مییابد. عرضه الگوهای آرمانشهری نشان میدهد تحقق چنین جوامعی همواره مطلوب بشر بوده و زعمای این آرمانشهرها اساساً به اوصاف عرفانی متصفاند یا صبغه عرفانی دارند. هر قدر رهبران جوامع نگاه و مناقب عرفانی، و تربیت مبتنی بر عرفان داشته باشند جامعه جهانی قرابت بیشتری با جهان آرام یا صلح جهانی خواهد داشت.
Global peace is amongst the most critical necessities of the current age. Islamic Gnosticism, in comparison with attitudes adopted by sociology and international law, adopts a different attitude. In this attitude, even war, controversy and conflict are seen from a different angle of look. I the view of a Gnostic, the whole universe is a manifestation of divine names. So, considering the contrast of names which justifies diversities and contrasts in the world, in the view of a Gnostic, these contrasts and diversities are not seen with wrath. Besides, the peaceful view of a peacemaker Gnostics necessitates impelling of the conflict and contrasts of human world toward peace as all the diversities are aggregated and consolidated under the comprehensive name of “Allah”. This peace originates from inward of a Gnostic which adopts a social and global dimension in the path of guiding and assisting others. The utopian models show that establishment of such societies has been an ideal of humankind and governors of these societies possess Gnostic attributes. As much as leaders of human societies enjoy Gnostic attributes and attitudes, and trained on the basis of Gnostic method, the global society becomes closer to peaceful world and global peace.
خلاصه ماشینی:
تحقق «صلح جهاني» بر مبناي حکومت اسماء در عرفان اسلامي آيلار ملکي * رضا حسيني فر** چکيده در عرفان اسلامي، در مقايسه با نگرش جامعه شناختي و حقوق بين الملل ، نگاه متفاوتي به صلح جهاني شده است ؛ حتي جنگ ، نزاع و تخاصمات نيز ديگرگون نگريسته مي شود.
از منظر عارف ، همه هستي جلوه گاه اسماء حق است ؛ با عنايت به تقابل اين اسماء، که تضادها و تزاحم ها را در جهان توجيه مي کند، اولا اين پديده ها به ديده غضب نگريسته نمي شوند؛ ثانيا نگاه سلم آميز عارف مصلح اقتضا مي کند که همان گونه که اين کثرات ذيل اسم جامع «الله » جمع مي شوند تضادها و نزاع هاي عالم انساني را نيز به سمت صلح و وحدت سوق دهند.
بايد اذعان داشت که جهان ساخته کنش ها و واکنش هاي انسان است و اين انسان ، مبرا از خطا و نقص نيست ؛ لذا وقتي سخن از جهان آرماني و به طور خلاصه ، دوراني از آسايش و خير و صلح به ميان مي آيد نمي توان به جهاني در غايت کمال و کاملا بينقص انديشيد (ديرباز و صادقي، ١٣٩٠: ١٠٣).
٧. رهبري عرفاني، مظهر اسم جامع الاهي و نسبت آن با آرمان صلح جهاني همان گونه که در بحث اسماء و صفات الاهي، کثرات اسمايي تحت حکومت اسم جامع «الله » به وحدت مي رسند سر وجود انسان کامل نيز جمع تقابل و تخاصم است (صادقي و قادري، ١٣٩٢: ٧٢).