چکیده:
دانشمندان مسلمان، برای دانش «تفسیر قرآن » رتبه نخستین اهمیت را ذکر میکنند چرا که موضوع این علم قران کریم است و دیگر علوم اسلامی همچون کلام، فقه، حدیث و اخلاق به آن وابستهاند. لازمه این ویژگی آنست که دانش تفسیر چنانکه در عرصههای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد، به موازات آن نیاز به آسیبشناسی مضاعف دارد. یکی از جنبههای آسیب شناسی و آسیب پذیری تفسیر، روش استفاده از «ادبیات معیار» است که در شناخت ساختار و مضمون آیات قرآن نقش کلیدی دارد. از عصر صحابه و تابعین برخی از مفسران، شعر عرب جاهلی یا دیوان عرب را به عنوان ادبیات معیار در تفسیر قرآن برگزیده اند. درمقابل،عده ای دیگرازمفسران همواره بااین گرایش تفسیری مخالف بوده و متن قرآن کریم را «ادبیات معیار» دانسته و شعر جاهلی را شایستة مرجعیت تفسیر قرآن ندیده اند. در این پژوهش گذشته از کشف عوامل گرایش به شعر جاهلی و دیوان عرب ، دیدگاه و سیره مفسران وابسته به این گرایش در مقایسه با دیدگاه و سیره مفسران قرآن گرا تحلیل گردید، جنبه های ضعف ونارسایی وبرخی آثارمنفی که بر این گرایش مترتب شده و اختلافاتی در عرصههای تفسیری، فقهی و... را باعث شده مورد نقد منصفانه قرارگرفته که میتواند گامی در مسیر شناخت یکی از آسیبهای دانش تفسیر شمرده شود.
Quran's Tafsir has been regarded be of utmost importance among numerous fields of Islamic studies, as the subject of this field is Quran, which all other fields of Islamic studies such as Fiqh, Hadith, and ethics rely on. Islamic scholars have long used the "Reference Literature" or the Ancient poems of Arabs to interpret the words and verses of Quran and any interpretation of Quran's statements have been benchmarked against this literature. A group of scholars, however, disagree with this approach and believe that the Ancient poems do not merit such attention. In this paper, we first study the roots and causes of this tendency among Tafsir scholar and then examine the two competing views - one relying on Ancient poems and the other dismissing it as a reliable source of interpretation for Quran. We then provide an analysis which can serve as a first step in deciphering the pros and cons of each approach.