چکیده:
ﺻﻠﺢ از ﻣﻔﺎﻫﯿﻢ اﺧﻼﻗﯽ ﻗﺮآن ﮐﺮﯾﻢ در ﺣﻮزه ﺧﺎﻧﻮاده اﺳﺖ ﮐﻪ ﺣﻞ ﻣﺸﮑﻼت ﺧﺎﻧﻮادﮔﯽ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎی ﺗﺄﻟﯿﻒ ﻗﻠﻮب و ﺻﻠﺢ و ﺳﺎزش ﺑﯿﻦ زن و ﺷﻮﻫﺮ ﺗﻮﺳﻂ دﯾﮕﺮ اﻋﻀﺎی ﺧﺎﻧﻮاده را درﺑﺮﻣﯽﮔﯿﺮد. اﯾﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ درﺻﺪد اﺳﺖ ﺟﻬﺖ ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ وﺿﻊ ﻣﻮﺟﻮد ﺑﺎ وﺿﻊ ﻣﻄﻠﻮب ﺑﺎ روش ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ آﯾﺎت ﻗﺮآن و ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ آن ﺑﺎ ﻧﻈﺎم ﺣﻘﻮﻗﯽ اﯾﺮان، ﺗﺒﯿﯿﻦ ﻧﻤﺎﯾﺪ ﮐﻪ ﻗﺮآن ﮐﺮﯾﻢ ﺟﻬﺖ ﭘﯿﺸﮕﯿﺮی از ﻋﻤﯿﻖﺗﺮ ﺷﺪن اﺧﺘﻼف زوﺟﯿﻦ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ راه را ﺻﻠﺢ ﺗﻮﺳﻂ ﻣﯿﺎﻧﺠﯽﮔﺮی ﯾﺎ ﺣﮑﻤﯿﺖ دو ﻧﻔﺮ از اﻓﺮاد ﺧﺎﻧﻮاده دو ﻃﺮف داﻧﺴﺘﻪ اﺳﺖ. اﻣﺎ ﻣﻄﺎﺑﻖ ﯾﺎﻓﺘﻪﻫﺎی ﻣﻘﺎﻟﻪ، ﻫﺮﭼﻨﺪ ﺑﺎ وﺟﻮد ﻧﻬﺎدﻫﺎﯾﯽ ﭼﻮن داوری و ﺷﻮراﻫﺎی ﺣﻞ اﺧﺘﻼف ﻣﻘﻨﻦ در ﺻﺪد اﺣﯿﺎ و اﻋﻤﺎل اﺻﻼح ذاتاﻟﺒﯿﻦ ﻣﺪ ﻧﻈﺮ ﺷﺎرع ﺑﺮآﻣﺪه اﺳﺖ، ﻣﺘﺄﺳﻔﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﻋﺪم رﻋﺎﯾﺖ روح ﺣﺎﮐﻢ ﺑﺮ اﯾﻦ ﻧﻬﺎد ﻗﺮآﻧﯽ و ﺣﻔﻆ ﻇﺎﻫﺮ ﻗﺎﻧﻮن؛ آﻣﺎر ﺑﺎﻻی ﻃﻼق و زﻧﺪاﻧﯿﺎن دﻋﺎوی ﺧﺎﻧﻮادﮔﯽ، ﻧﺎﮐﺎرآﻣﺪی ﭼﻨﯿﻦ ﻧﻬﺎدﻫﺎﯾﯽ را در اﺟﺮا ﻧﻤﺎﯾﺎن ﻣﯽﮐﻨﺪ. ﻟﺬا ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽرﺳﺪ راه ﺣﻞ ﻣﻨﻄﻘﯽ ﺣﻞ اﯾﻦ ﻣﻌﻀﻞ در دراز ﻣﺪت اوﻻ اﻫﺘﻤﺎم ﺑﻪ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﻧﯿﺮوی ﮐﺎرآﻣﺪ ﺟﻬﺖ اﺻﻼح ﻧﻬﺎد ﺻﻠﺢ ﯾﺎ داوری؛ ﺛﺎﻧﯿﺎ ﻣﺸﺎوره و آﻣﻮزشﻫﺎی ﭘﯿﺶ از ازدواج در راﺑﻄﻪ ﺑﺎ ﺣﺴﻦ ﻣﻌﺎﺷﺮت زوﺟﯿﻦ، ﻓﺮﻫﻨﮓﺳﺎزی ﺟﻬﺖ ﺣﺎﮐﻤﯿﺖ اﺧﻼق در ﺧﺎﻧﻮاده، ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻣﻬﺮﯾﻪﻫﺎی ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﯾﺎ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻗﻮاﻧﯿﻦ و در ﮐﻮﺗﺎه ﻣﺪت در اﻣﻮر ﻣﺎﻟﯽ، ورود ﺣﺎﮐﻤﯿﺖ ﺑﺎ اﯾﺠﺎد ﺻﻨﺪوﻗﯽ ﺧﺎص در ﻗﻮه ﻗﻀﺎﺋﯿﻪ ﺟﻬﺖ ﭘﺮداﺧﺖ ﺑﺪﻫﯽ اﻓﺮاد اﺳﺖ.
Peace or reform is one of the values of the family that is rooted in other moral areas of the Qur'an, and the reform of nature and the elimination of family problems means compilation of hearts and peace and reconciliation between women and girls or other members of the family. A third party mediation between the lawsuit to resolve the dispute and resolve the dispute without resorting to legal and judicial methods has been very much considered and recommended by the holy book of Islam. In family cases, considering the existence of three major indicators in the family institution, namely, the value, affection and hidden privacy of the family, which distinguishes this center from other institutions in the community, peace and compromise will reduce fruitful litigation. It is intended to clarify that in the event of differences between couples, the Holy Quran, in order to prevent the deepening of their differences, is the best way of arbitrating and mediating two individuals in the family of both parties to resolve the problem with goodwill and experience, and peace between them and Compromise.
خلاصه ماشینی:
این مقاله درصدد است جهت مقایسه وضع موجود با وضع مطلوب با روش تحلیلی توصیفی آیات قرآن و مقایسه آن با نظام حقوقی ایران، تبیین نماید که قرآن کریم جهت پیشگیری از عمیقتر شدن اختلاف زوجین بهترین راه را صلح توسط میانجیگری یا حکمیت دو نفر از افراد خانواده دو طرف دانسته است.
اما مطابق یافتههای مقاله، هرچند با وجود نهادهایی چون داوری و شوراهای حل اختلاف مقنن در صدد احیا و اعمال اصلاح ذاتالبین مد نظر شارع برآمده است، متأسفانه به علت عدم رعایت روح حاکم بر این نهاد قرآنی و حفظ ظاهر قانون؛ آمار بالای طلاق و زندانیان دعاوی خانوادگی، ناکارآمدی چنین نهادهایی را در اجرا نمایان میکند.
لذا به نظر میرسد راه حل منطقی حل این معضل در دراز مدت اولاً اهتمام به تربیت نیروی کارآمد جهت اصلاح نهاد صلح یا داوری؛ ثانیاً مشاوره و آموزشهای پیش از ازدواج در رابطه با حسن معاشرت زوجین، فرهنگسازی جهت حاکمیت اخلاق در خانواده، تعیین مهریههای متناسب یا تغییر قوانین و در کوتاه مدت در امور مالی، ورود حاکمیت با ایجاد صندوقی خاص در قوه قضائیه جهت پرداخت بدهی افراد است.
به عنوان نمونه صاحب جواهر ميفرمايد: اينکه لازم نيست حَکَم از بستگان باشد به خاطر اين است که غرض از تعيين آن اصلاح ميباشد که اين با غير بستگان هم حاصل ميشود(هما در پایان آیه انگیزه و هدف زوجین مورد توجه قرار گرفته و وعده خداوند مبنی بر اصلاح، منوط به خواسته و اراده آنها قرار داده شده تا با حسن نیت و گذشت، زمینه صلح و سازش بین آنها فراهم شود.