چکیده:
این مقاله با استفاده از روش تصمیمگیری چندمعیاره و مدلسازی تحلیل شبکهای، متغیرهای موثر بر گزینش سطح بهینه محرمانگی را شناسایی کرده است. این سطح از محرمانگی باید همزمان کارآمدی مراودات دیپلماتیک را تأمین و البته حداقل ریسک را برای اعتبار دولتها داشته باشد. در این مقاله نشان داده میشود که هرگاه بخشی از این متغیرها در اولویت قرار گیرند، چه الگویی از مذاکرات دیپلماتیک میتواند این سطح بهینه محرمانگی را تأمین کند.
Secrecy in diplomatic relations can be both necessary and dangerous at the same time. In the Westphalian system, the concept of secrecy has become a standard and largely legitimate form of diplomatic action by reference to national security needs. On the other hand, with the recent developments in the concept of sovereignty in the domestic and international arenas, the development of such communications, the concept of transparency has been taken into consideration as one of the main elements of national security and has given rise to a concept called the transparency-Secrecy paradox. The basis of this paradox is that secrecy in diplomatic negotiations, justified by national security, could ultimately, and simultaneously, seriously undermine the credibility of governments, and therefore undermine national security. This paper reaches to the most important variables that influence the optimal level of secrecy using multi-criteria decision-making and network analysis modeling. This level of secrecy must at the same time ensure the effectiveness of diplomatic relations, while minimizing the risk to the credibility of the governments applying these methods. In the end, it is shown what pattern of diplomatic negotiations can provide this optimal level of secrecy when some of these variables are prioritized.
خلاصه ماشینی:
157 پارلمان ها مورد بررسي قرار گيرد، زمينه در آرمان سياسي آمريکا داشت که بر اساس آن «اين امکان ايجاد ميشد که روند شکل گيري ايده ها و اقدامات ديپلماتيک و مسائل خارجي کشور نيز مانند مسائل داخلي بوده و براي دوره هاي متمادي اين امر به عنوان پايه اي ضروري از ليبرال دموکراسي قلمداد شده بود» (٨٤ :١٩٨٨ ,Otte).
هرچند تحولاتي مانند ظهور بازيگران متعدد، پيچيدگي روابط ميان دولت ها، گرايش از دوجانبه گرايي به چندجانبه گرايي در چارچوب سازمان هاي بين المللي، زوال قدرت تصميم گيري سفرا، ايجاد ديپلماسي فردي، بهره گيري بيشتر از متخصصان ، افزايش و تعدد معاهدات بين المللي، رشد و اهميت رسانه ها به ويژه اينترنت ، ظهور انواع گوناگون بازيگران غيرحکومتي و بالاخره گسترش اجتماع بين المللي، تصوير جديدي از ديپلماسي ارائه ميدهند که به کلي با مختصات ديپلماسي گذشته متفاوت است (قوام ، ١٣٨٤: ٩) اما نکته مهم آن است که به رغم تمام اين تغييرات ، کماکان پنهان کاري در حوزه مذاکرات ديپلماتيک با توجيهاتي مانند حفاظت از امنيت ملي و ممانعت از دسترسي بيگانگان به اطلاعات حساس ، جزء مهمي از مذاکرات ديپلماتيک را شکل مي دهد.
Interactive Conflict resolution 170 فصلنامه مطالعات راهبردي، شماره ٨٦ زمستان ٩٨ از مذاکرات مسير دوم ارائه کرد بدين شرح است : «تعاملات غيررسمي بين اعضاي گروه هاي متخاصم يا ملي براي حل منازعات با هدف ايجاد استراتژي، تأثير بر افکار عمومي و سازمان دهي منابع انساني و مادي به روش هايي که ميتواند در حل اختلاف کمک کند».