چکیده:
با توجه به اهمیت روز افزون نقشِ جهانی جنبشهای نوین اجتماعی همچون جنبشهای محیط زیستی، این مقاله به دنبال تحلیل نسبت مولفههای جنبشهای محیط زیستی در راستای تاثیرگذاری ایران در عرصه تدبیر جهانی است. باتوجه به تأثیر اساسی رویکردهای ناشی از انقلاب اسلامی در تنظیم سیاستهای جهانی ایران، سوال این مقاله بدین صورت طرح شد که مولفههای جنبشهای جهانی زیست محیطی چه نسبتی با مولفههای جنبشساز انقلاب اسلامی ایران در عرصه جهانی دارند؟ این مقاله با روش کیفی و با استفاده از تکنیک مقولهبندی و قیاس، مولفههای جنبشساز انقلاب اسلامی در عرصه جهانی و مولفههای جنبش جهانی محیط زیست را استخراج و میان آنها نسبتسنجی کرده است. بدینمنظور بر اساس نظرات «آلن تورن» به مطالعه تطبیقی سه مولفه: هویت، هدف و رقیب پرداخته شد. یافتههای این تحقیق حاکی از آن است که «انقلاب اسلامی» هویت، هدف و رقیبی فراتر از «جنبش محیط زیست» دارد، اما با این وجود نه تنها تضادی میان مولفههای آنها وجود ندارد بلکه زمینههایی برای همسویی و همافزایی میان انقلاب اسلامی و جنبشهای محیط زیستی برقرار است. بنابراین امکان بهرهگیری از جنبش-های محیط زیستی برای حضور ایران در عرصه تدبیر جهانی وجود دارد. لذا مناسب است سیاستگذاران در تنظیم سیاستهای جهانی ایران، نقش و ظرفیت این جنبش را برای حضور ایران در عرصه تدبیر جهانی لحاظ نمایند.
Given the increasing importance of the role of new social movements in the field of global governance, this article seeks to answer the fundamental question of how environmental movements, as one of the most important new social movements, can play a role in Iran's global politics. Given the fundamental impact of the approaches of the Islamic Revolution on world politics in Iran, this article focuses on how environmental movements are related to the approaches of the Islamic Revolution in the world. Therefore, according to Alain Touraine’s theoretical basics about new social movements and using a qualitative method, this paper comparatively studied three components of identity, purpose, and competitor in the Islamic Revolution and the Environmental movement as one of the new social movements in the world arena. It also extracted, compared, and examined the relations between these movement-stimulant components using categorization and encoding techniques. According to the findings of this study, Islamic Revolution has an identity, a goal and a opponent beyond environmental movement. However, there is no contradiction between their components and therefore there is an overlap between the Islamic Revolution and environmental movement in the field of global governance.
خلاصه ماشینی:
این مقاله با هدف طرح زمینه هایی برای حضور ایران در ورای سطح نهادهای دولتی و حکومتی در عرصه تدبیر جهانی استفاده از ظرفیت جنـبش هـای اجتماعی جهانی همچون جنبش محیط زیست را مورد توجه قرار داده اسـت .
از سویی دیگر به بررسی دیدگاه گفتمان های مؤثر در انقلاب و یا شکل گرفته پس از این انقـلاب پیرامـون جنـبش محـیط زیسـت مـیتـوان پرداخت و یا از منظر حقوق بین الملل به بررسی کنوانسیون ها، معاهـدات بـین المللـی و تعهدات ایران در عرصه زیست محیطی و نقش و تاثیر آنها در سیاست جهانی ایران می - توان پرداخت .
٢. ادبیات پژوهش بررسی جنبش محیط زیست به عنوان یک جنبش نوین جهانی و سـنجش نسـبت آن بـا مؤلفه های جنبش ساز انقلاب اسلامی و تحلیل امکان بهره مندهی از آن برای تأثیرگـذاری ایران در عرصه تدبیر جهانی موضوع مورد بررسی این مقاله است .
برای مطالعه در مورد نحوه تبدیل شدن جنبش محیط زیستی از یک جنبش محلی به یک جنبش جهانی رجوع شود به : Rootes, Christopher,(1999),Environmental Movements, Local,National and Global, Routledge.
بر این اساس میتوان گفت که هویت مدرن جنبش جهانی محیط زیست بـا هویـت اسلامی-انسانی انقلاب ایران هرچند دارای تفاوت است اما در تضاد بـا یکـدیگر نبـوده بلکه همسو یکدیگر میباشد لذا ایران میتواند در عرصه تدبیر جهـانی بـه جنـبش هـای محیط زیستی توجه نماید و در تدوین سیاست های جهانی خود بـه هـم افزایـی بـا ایـن جنبشها بیاندیشد.