خلاصه ماشینی:
"ما هر دو هم در آلمان و هم در ایران تلاش کردیم که ببینیم آیا وجود دو آدم و بازی دو طرفه در یک نمایش به نتیجه میرسد؟و آیا میتواند تماشاگر خودش را پیدا کند؟باید بگویم که به این نتیجه رسیدیم که بله،میتواند ارتباط برقرار کند.
در این نمایش چگونه میخواستید بین صحنه و تالار-محل تماشاگران-ارتباط برقرار کنید،چون سقف خانه حالت شیبدار داشت که به سمت تماشاگر میرفت؟ آلبرت یورک:در واقع صحنههای نمایش ما سقف کجی است که میخواهد بازیگر را خیلی آهسته به سمت تماشاگر سوق بدهد.
به تماشاگر امکان میدهد که بین هر دیالوگ و بازی بازیگر تفکر کند،و تماشاگران به فکر کردن وادار میشوند،و میتوانند ارتباط برقرار کنند.
آیا میتوانیم برای تئاتر یک حکم کلی بدهیم؟ آلبرت یورک:کلا احکام زیادی برای تئاتر وجود دارد:اما هنر واقعی در این است که انسان بتواند این احکام و قوانین را از بین ببرد."