چکیده:
در این مقاله قرضالحسنه از بعد اقتصادی و با تمرکز بر ارتباط آن با پول و نظام پولی مورد تحلیل قرار میگیرد. مطالعات انجام شدهی اخیر در باب قرضالحسنه، اغلب از دیدگاه فقهی و حقوقی به این موضوع پرداختهاند. در این تحقیق با تکیه بر تحلیلها علمی و استدلالهای اقتصادی، ابتدا نتایج اقتصادی سیستم بانکداری متعارف تبیین میشود و سپس ویژگیهای اساسی و نتایج اقتصادی نهاد قرضالحسنه به عنوان جایگزین بانکداری متعارف مورد تحلیل قرار میگیرد. استدلال میشود که سیستم بانکداری متعارف از طریق تحریک نرخ رجحان زمانی اجتماعی و نتیجتاً نرخ بهره، بیکاری در جامعه را ایجاد و گسترش خواهد داد. همچنین از طریق خلق پول باعث افزایش مداوم سطح عمومی قیمتها و تورم خواهد شد و با برهمزدن تخصیص درونزمانی و بینزمانی منابع، نابرابری و بیعدالتی را تشدید میکند. استدلال میشود که قرضالحسنه پیشنیاز ضروری و یک مکمل اساسی جهت دستیابی به جامعه عاری از آثار سوء نظام ربوی است و در نهایت نشان داده میشود که گذار از سیستم پولی متعارف به نظام غیرربوی از طریق اصلاحات جزئی و موردی امکانپذیر نیست و نیازمند تغییرات اساسی و بنیانی نهادها و مقررات فعلی نظام پولی ملی و جهانی در یک پروسه بلندمدت زمانی است.
In this paper we analyse the economic aspects of qarz-ul-hassana in compare with the conventional monetary system. Recent studies in this field mostly have followed a juriseprudence and legal approach. But this study follows a theoretical economic approach for explaining the economic consequences of conventional banking system. We show that this system by encouraging the social time preference and intreset rate, leads to unemployment, by credit creation leads to inflation, and by distorting the present and intertemporal allocation of resources leads to the increasing inequality. Then we argument that qarz-ul-hassana is the essential prerequisite and the complemantary of an interest-free society. Finally it is shown that the transition from conventional monetary system to an ideal system nessesitates a foundamental and essential changes in the conventional institution and regulation of national and international monetary system in a long term process.