چکیده:
سفر همواره یکی از موضوعات مطرح در عرفان و تصوف بوده است و عارفان برای تهذیب نفس به سفرهای طولانی میپرداختند. درواقع عرفان و تصوف نوعی مسافرت و تجربهای است که فرد در عین بیخویشی، خدا را در خود احساس میکند. بسیاری از چهرههای نامدار تصوف، سیر آفاق و انفس را با یکدیگر آمیختهاند و از سفر ظاهری برای مقدمهای بر سیر درون بهره جستهاند. ازسوی دیگر در بیشتر امهات متون تصوف، بخش یا بخشهایی به سفر ظاهری و بیان آداب و شرایط آن اختصاص یافته است. در تعالیم اسلام توجه ویژهای به سفر شده است و به همین سبب، مشایخ عرفان و تصوف نیز در آثار و گفتار خود به این امر توجه خاص داشتهاند. با دقت در آثار عطار نیشابوری نکتهای بسیار مهم جلوه میکند و آن اینکه عطار در آثارش گویی بهنوعی سفرهای آفاقی و انفسی را تجربه کرده است و گاه حتی میکوشد برخی از آنچه در این سیر آفاق و انفس دیده است، توصیف کند. در این مقاله به شیوۀ توصیفیتحلیلی تلاش شده است تا سفر در متون عرفانی، آداب، شرایط و لوازم سفر با تکیه بر آثار منظوم و منثور عطار واکاوی و تحلیل شود. نتیجۀ پژوهش نشان از آن دارد که هدف اصلی از سیر آفاق، مخالفت با هواهای نفسانی، تربیت نفس و تبدیل صفات رذیلۀ آن به صفات پسندیده است که در این سفرها در مقایسه با انواع دیگر، با جدیّت بیشتری دنبال میشود
The journey has always been one of the topics of mysticism and Sufism, and mystics have long traveled to purify themselves. In fact, mysticism and Sufism are kinds of journey and experience in which one feels God in himself, while he is in a nonsense status. Many of the famous Sufi figures have combined Afaq and Anfos (Extrovertive and Introvertive journeys) and used the apparent journey as an introduction to the inner journey. On the other hand, in most of Sufism books, parts or sections are devoted to the apparent journey and expression of its customs and conditions. Since Islamic teachings have paid special attention to journey, the mystics and Sufis have also paid attention to this matter in their works and speeches. With a careful look at the works of Attar Neishaburi, a very important point manifested is that Attar in his works has experienced some kind of Extrovertive and Introvertive journeys, and even sometimes tries to describe a glimpse of what he has seen in these journeys. This descriptive-analytical study attempted to analyze the ‘journey’ in the mystical texts, and its customs, conditions, and accessories based on Attar’s poetic and prose works. The results of the study showed that the main purpose of the journey is to oppose sensual whims, to nurture and transform its vicious traits into pleasing traits, which are pursued more seriously in Extrovertive and Introvertive journeys than in any other ones
خلاصه ماشینی:
سـير در عـالم کبيـر و سـفر بيروني نيز که بسياري از صوفيان بدان التزام داشته اند، درواقع جلوة ظاهري اين سفر درونـي اسـت ؛ گردنه ها و راه هاي صعب العبوري بايد پشت سر گذاشته شود تا سرانجام سـالک بـه آرزوي ديرينـۀ خود دست يابد که همان پيوستن به پاکي و حقيقت مطلق است .
با دقت در آثار عطار نيشابوري نکته اي بسيار مهم جلوه ميکنـد و آن ايـن اسـت کـه عطـار در آثارش گويي به نوعي سفرهاي آفاقي و انفسي را تجربه کرده است و گاه حتي سعي دارد شمه اي از آنچه در اين سير آفاق و انفس ديده است ، توصيف کند.
شواهد و مستندات نشان مي دهد، از يک سو سـنت اول بعـد از سـدة هفتم نيز رواج داشته و ازسوي ديگر سنت دوم جدا و منقطع از مباني سنت اول نبوده اسـت ؛ چنـدان کـه ريشۀ بعضي از مباني سنت دوم ، در آرا و انديشه هاي عرفاني اهل طريقت در سنت اول ديـده مـيشـود؛ البته به اين نکتۀ مهم بايد توجه کرد که رواج سنت اول عرفـاني از سـدة هفـتم بـه بعـد، سـخت از ايـن تحول تأثير ميگيرد و از آن چندان تأثير پذيرفت که به تدريج تغيير ماهيت داد و به سـنت دوم گـرايش و تمايل پيدا کرد» (ميرباقريفرد، ١٣٩١: ٧٤).
علاوه بر سختي و دشواريهاي ذاتي سير آفاقي، آداب و شرايطي که اهل تصوف بـراي سـفر در نظر ميگرفتند نيز به اين دشواريها مي افزود؛ بـه طـوري کـه برخـي از ايـن آداب ، خـود در حکـم رياضت هايي براي تهذيب نفس بود که صوفي مي بايد آنها را رعايت کند.