چکیده:
همزمان با تحولات سیاسی رخ داده در جغرافیای سیاسی منطقۀ ماوراءالنهر و تبدیل آن به آسیای مرکزی و سپس تشکیل جمهوریهای پنجگانۀ شورایی، مفهوم وطن نیز در ادب معاصر تاجیک تحولات مهمی را از سر گذرانده است. مسألۀ اصلی این پژوهش، بررسی تحول مفهوم وطن در ادب معاصر تاجیک از دورۀ معارفپروری (1905-1870 م) تا استقلال و خودآگاهی ملی (1991م) در بستر دورهبندی ادب معاصر تاجیک است. مفهوم وطن در این دورۀ 145 ساله چه تحولاتی را از سر گذرانده و این تحولات چه نمودی در ادب معاصر تاجیک داشته است؟ نگارنده در این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر دورهبندی ادبی، ذیل نظریۀ تاریخ ادبیات، این موضوع را با هدف تحلیل تحولات این مفهوم و پیوند آن با جهان فارسیزبان و ایران بررسی کرده است. براساس نتایج تحقیق، تحولات سیاسی شکل گرفته در این دوره بهطور مستقیم بر تحول مفهوم وطن تأثیر گذاشته، نخست آن را از مذهب جدا، سپس در قاب شهر بخارا متجلی کرده است. وطن در دورۀ شوراها، بار ایدئولوژیکی به خود گرفته و به جهان وطنی سوسیالیستی چسبیده است تا اینکه در دورۀ استقلال با دوری از این مفهوم به تاریخ و فرهنگ مشترک با آریاییتباران پیوند خورده است. نتایج تحقیق گام مؤثری در تحلیل جریانهای ادبی و فکری فارسیزبانان منطقه دارد و برای سیاستگذاران فرهنگی ایران در منطقه نیز مفید است.
Being simultaneous with the political changes in the political geography of the Transoxanien region and turning to the Central Asia and consequently to the five-council based republics, the concept of homeland in the Tajik contemporary literature has gone throng major changes. The main issue of this research is the study of the transformation of homeland’s concept in contemporary Tajik literature from the period of acquaintance (1905-1870) to independence and national self-consciousness (1991) in the context of periodization of this contemporary tradition. This concept has experienced what changes during the 145 literature? The writer has used a descriptive – analytical method based on Literary Periodization under the theory of literature history to analyze the changes of this concept and its relations with the Persian speaker’s world and Iran. Accordingly and during this period, the formation of political developments directly affected the concept of homeland, first isolated it from religion, and then incorporated it into the framework of the city of Bukhara. Thus, throughout the period of Soviet Union the concept of homeland has had the ideological load and been tied to the notion of socialist thought and cosmopolitanism. Furthermore, it has been linked to the concept of common culture and history with Aryans after the period of independence. The research results will pave the way to take an effective step to scrutinize the literary and intellectual currents of Persian speakers in the region and are also useful to cultural -regional policy makers.
خلاصه ماشینی:
تحول مفهوم وطن در ادب معاصر تاجيک : از معارف پروري تا 1 استقلال و خودآگاهي ملي ابراهيم خدايار * دانشيار زبان و ادبيات فارسي دانشگاه تربيت مدرس ، تهران ، ايران (تاريخ دريافت : ١٣٩٧/٠٧/٠٧؛ تاريخ پذيرش : ١٣٩٨/٠٣/٢٦) چکيده همزمان با تحـولات سياسـي رخ داده در جغرافيـاي سياسـي منطقـۀ مـاوراءالنهر و تبـديل آن بـه آسـياي مرکزي و سپس تشکيل جمهوري هاي پنج گانۀ شورايي، مفهوم وطـن نيـز در ادب معاصـر تاجيـک تحـولات مهمي را از سر گذرانده است .
مسألۀ اصلي اين پژوهش ، بررسي تحول مفهوم وطـن در ادب معاصـر تاجيـک از دورة معارف پروري (١٩٠٥-١٨٧٠ م ) تـا اسـتقلال و خودآگـاهي ملـي (١٩٩١م ) در بسـتر دوره بنـدي ادب معاصر تاجيک است .
مفهوم وطن در اين دورة ١٤٥ ساله چه تحولاتي را از سر گذرانده و ايـن تحـولات چـه نمودي در ادب معاصر تاجيک داشته است ؟ نگارنده در اين پژوهش با روش توصيفي -تحليلي و بـا تکيـه بـر دوره بندي ادبي ، ذيل نظريۀ تاريخ ادبيات ، اين موضوع را با هدف تحليل تحولات ايـن مفهـوم و پيونـد آن بـا جهان فارسي زبان و ايران بررسي کرده است .
مسألۀ اصلي اين پژوهش بررسي تحول مفهوم وطـن در ادب معاصـر تاجيـک از دورة معــارف پــروري (١٩٠٥- ١٨٧٠م ) تــا اســتقلال و خودآگــاهي ملــي (١٩٩١م ) در بســتر دوره بندي ادب معاصر تاجيک است .