چکیده:
حکومت اشکانیان ارمنستان پس از توافق شاهنشاهی اشکانی و امپراتوری روم به سال 63 میلادی، در سرزمین ارمنستان شکل گرفت. هدف از این توافق که پس از رقابتهای طولانی ایران و روم بر سر سلطه و نفوذ در ارمنستان با رضایت هر دو طرف درگیر حاصل شد، خاتمهدادن به جنگ و درگیری بود. اما حاصل این توافق یعنی حکومت اشکانیان ارمنستان، مسئله اصلی رقابتهای ایران و روم در قرن دوم میلادی شد. تلاش امپراتوری روم برای نادیدهگرفتن پیمان راندیا و محدودکردن نفوذ شاهنشاهی اشکانی در ارمنستان، با نپذیرفتن شاهزادگان اشکانی حاکم بر ارمنستان و اصرار شاهنشاهی اشکانی برای به تختنشاندن شاهزادهای از خاندان خود بر ارمنستان، به جنگ و درگیری بین دو قدرت شرق و غرب در سراسر قرن دوم میلادی منجر شد.پژوهش حاضر، ناظر بر این است که تهاجم امپراتوران روم به قلمرو شاهنشاهی اشکانی در سراسر قرن دوم میلادی، به دنبال پذیرش و یا عدم پذیرش شاهزادهای از خاندان اشکانی در ارمنستان از جانب ایران و روم صورت گرفت و اشکانیان ارمنستان در جنگهای بین دو کشور، ابتدا بهعنوان متحد شاهنشاهی اشکانی و دوشادوش او بر ضد امپراتوری روم میجنگیدند، اما با آشکارشدن ضعف شاهنشاهی اشکانی در اواخر قرن دوم و در جریان جنگ سوم ایران با امپراتوری روم در این قرن، به عنوان متحد روم در جهت استقلال خود از شاهنشاهی اشکانی اقدام کردند.
خلاصه ماشینی:
به همين دليل ، امپراتـوري روم پـس از شـکل گيـري سلسـله اشـکانيان ارمنستان براي رهايي از توافق ، به صورت غير مستقيم از طريق برانگيختن اقوام کـوچ نشـين براي حمله به قلمرو ارمنستان و ايالات شمال غربي ايران و سپس به صورت مسـتقيم بـا بـه راه انداختن جنگ و درگيري و کشاندن جنگ به ارمنستان و ميـان رودان ، سراسـر قـرن دوم ميلادي را در جنگ با اشکانيان براي سلطه و نفوذ در ارمنستان سپري کرد تـا شـايد از ايـن طريق شاهنشاهي اشکاني را به زانو در بياورد.
) به امپراتوري روم و سلطه شاهزادگان اشکاني بر ارمنستان در جهت حفظ منـافع اشکانيان در دوران تيرداد يکم ، سنتروک و آکسـيدارس ، کـه گويـا ايـن دو شـاه آخـري بـدون تفويض و تأييد از سوي رومي ها بر تخت شاهي ارمنستان تکيه زده بودند و با توجـه بـه اوضـاع پريشاني که شاهنشاهي اشکاني پس از مرگ بلاش يکم به آن مبتلا شـده بـود، ترديـدي بـاقي نخواهد ماند که امپراتور ترايانوس نه تنها خواهان سلطه دوباره بر ارمنستان بود، بلکـه هـدف او با توجه به الحاق نمودن ارمنستان به امپراتوري روم ، استفاده کردن از موقعيت اسـترتژيک ايـن سرزمين براي تسهيل فتوحات خود و تسخير سراسر مشرق زمين بود.
از پايان نافرجام لشکرکشـي ترايـان مـي تـوان اينگونـه اسـتدلال کـرد کـه اشـکانيان از تماميـت ارضـي شاهنشـاهي خـود، بـا وجـود منازعـات حـاکم بـر ايـن دوره از شاهنشاهي دست بر نداشته و با يک استراتژي مناسب پس از کشـاندن نيروهـاي رومـي بـه داخل ميان رودان و عقب نشيني موقت خود به داخل سرزمين هاي اصلي ايران ، نيروهـاي او را قتل عام و مجبور به فرار کردند و ارمنستان را دوباره به وضعيت پيشين خود، اين بـار تخـت پادشاهي بلاش ، در آوردند.