چکیده:
تجزیه و اضمحلال شوروی و پایان نظام دو قطبی فرصت مناسبی را فراهم نمود تا بازیگران منطقه ای و بین المللی برای دستیابی به نقشی مهم و تاثیرگذار در راستای تحقق اهداف خود گام بردارند. در این بین موقعیت خاص ژئوپلیتیک ایران در منطقه در کنار علقه های کهن و دیرپای فرهنگی، شرایط مساعدی برای ایفای نقش منطقه ای ایران فراهم نمود؛ که البته نه تنها ایران از این فرصت بی نظیر تاریخی به خوبی بهره برداری نکرد، بلکه با اتخاذ سیاست های نامناسب فرصت را به دیگر رقبای منطقه ای واگذار نمود. در میان کشورهای فارسی زبان، با توجه به ظرفیت های بالقوه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، ایران می تواند نقش پررنگ و مهمی در همگرایی و وحدت منطقه ای داشته باشد. در این مقاله سعی شده مشخص شود چه الزامات و ضرورت هایی برای بازنگری مناسبات ایران با کشورهای فارسی زبان وجود دارد و ایران چه رویکرد، مواضع و کارکردهایی را باید در این عرصه در پیش گیرد؟ فرضیه پژوهش این است که با توجه به اشتراکات فرهنگی - هویتی کشورهای فارسی زبان به ویژه ایران، افغانستان و تاجیکستان و لزوم همگرایی منطقه ای، ایران از توانایی ها و قابلیت های لازم برای افزایش قدرت نفوذ و ایفای نقشی کلیدی در منطقه برخوردار است. همچنین در نوشته حاضر، ضمن بررسی جایگاه همگرایی منطقه ای از دیدگاه سازه انگاری و در راستای تحقق اهداف همگرایی منطقه ای فارسی زبانان، بر ضرورت های توجه و بهره گیری بیشتر ایران از ظرفیت های عمیق فرهنگی - هویتی (به ویژه عنصر مشترک زبانی) با تاکید بر بازنگری در مناسبات ایران با حوزه فارسی زبانان پرداخته خواهد شد و نقش، سهم و مسئولیت کلیدی و تاریخی ایران مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
The collapse of the Soviet Union and the end of the bipolar system provided an opportunity for regional and international actors to play an important and influential role in achieving their goals. Meanwhile, Iran's particular geopolitical position in the region, along with ancient and longstanding cultural interests, provided favorable conditions for Iran's regional role to play, which not only did not take advantage of this unique historical opportunity, but also adopted inappropriate policies. Gives the opportunity to other regional competitors. Among the Persian-speaking countries, given the potential economic, social, cultural and political potentials, Iran can play a significant and important role in regional integration and unity. This article attempts to determine what are the requirements and requirements for revising Iran's relations with Persian-speaking countries and what approach, positions and functions should Iran take in this regard? The research hypothesis is that due to the cultural-identity shares of the Persian-speaking countries, especially Iran, Afghanistan and Tajikistan, and the need for regional integration, Iran has the capabilities and capabilities to increase its influence and play a key role in the region. Also, in the present article, while exploring the status of regional convergence from the perspective of constructivism and in pursuit of the goals of the Persian-speaking regional convergence, the need for greater attention and greater utilization of Iran's cultural-identity capacities (especially the common linguistic element) is emphasized. Iran's relations with the Persian-speaking area will be examined and the key role, contribution, and responsibility of Iran will be examined.
خلاصه ماشینی:
شرايط جهاني و تحولات ناشي از فرايند جهاني شدن ، لزوم برخورداري از مفاهيم و تعاريف جديد را در زمينه هاي فرهنگ ، هويت و منافع اجتناب ناپذير مي نمود؛ لذا اين امر، بازنگري در قالب هاي فکري و نظري را درباره موضوعات مختلف بين المللي مورد تاکيد قرار داده و عاملي مهم در توسعه سازه انگاري به عنوان رويکردي که ديدگاه هاي نويني را توسط انديشمندان در حوزه هاي بين المللي مطرح نموده ، به شمار مي آيد (١١-١٣ :٢٠٠٥ ,Adler و ٢٠٠٧:٦٠ ,Griffiths).
در اين عرصه منطقه گرايي با ارائۀ رويکردي نوين در ايجاد تعامل و ارتباط در مناطق مختلف جهان ، همواره در راستاي ايجاد اتحاد و همبستگي در زمينه هاي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي از نقشي تاثيرگذار در تحولات بين المللي برخوردار مي باشد (٢٠٠٨:١٦ ,Dent).
ضرورت بازنگري در مناسبات منطقه اي بهره گيري از مناسبات منطقه اي و شناخت تحولات و تعاملات حاکم بر ساختارهاي سياسي و اقتصادي نظام بين الملل و همچنين آگاهي از نقش بازيگران و قدرت هاي حاکم و تاثيرگذار جهاني در محيط سياسي از اهميت بسياري در دستيابي به اهداف سياست خارجي در راستاي تحقق همگرايي منطقه اي برخوردار است .
اما تلاش ايران بايد معطوف به ايفاي نقشي کليدي و کارآمد در منطقه باشد و اين امر با توجه به پشتوانه هاي فرهنگي مشترک با کشورهاي فارسي زبان و در راستاي تحقق اهداف سياسي خارجي ميسر خواهد بود.