چکیده:
باراک اوباما، رییس جمهور ایالات متحده آمریکا، سیاست خارجی دولت خود را در سطح منطقه با محور قرار دادن «تغییر» در خاورمیانه را تغییری اساسی و ماهوی معرفی می کند که لاجرم باید برای انطباقش با شرایط آمریکا در سیاست بین الملل، چاره ای اندیشید. او این چاره را در تعمیم اصل راهبردی غرب و آمریکا یعنی لیبرال دموکراسی به خاورمیانه می یابد و در نتیجه معتقد است دیپلماسی آمریکا در خاورمیانه، باید در صدد ترویج لیبرال دموکراسی در این منطقه باشد. محورهای اصلی سیاست خارجی دولت اوباما در خاورمیانه تا اندازه ای معطوف به چالش های پیشین منطقه ای از جمله صلح خاورمیانه، تضمین انتقال انرژی، ثبات در عراق، مسیله هسته ای ایران، ناآرامی ها در افغانستان و پاکستان، رقابت تسلیحاتی، تروریسم و غیره است. در این پژوهش با روش کیفی و با رویکرد توصیفی - تحلیلی درصدد پاسخ به این سوال هستیم که؛ تروریسم هسته ای در سیاست خارجی خاورمیانه ای ایالات متحده چه جایگاهی دارد؟ ایالات متحده با هدف پیشبرد و حفظ هژمونی خود تلاش می کند تروریسم هسته ای را تبدیل به کانون محوری تهدیدگری علیه امنیت ملی این کشور و ثبات نظام بین الملل در منطقه خاورمیانه کرده و از طریق دشمن تراشی فرضی، فضا را برای نظامی گری در قالب جنگ پیش گیرانه فراهم کند.
Foreign policy of the countries is always in the midst of the value system and the national characteristics that govern them which shapes their national identity as a nation – state and in line with national interests and achieving their short, medium and long term goals, they are theoretically and operationally. The United States, as a superpower of the international system and the Islamic Republic of Iran, as a regional power in the Middle East, They are no exception. The purpose of this research is to use a descriptive-explanatory method and adopt a comparative approach, within the framework of strategic foreign policy model theory, explaining the Foreign Policy of the America's Trump and the Islamic Republic of Iran and The approach of two countries to international agreements. Although in this article, we are looking to answer the main question that Donald Trump's conflict approach against international agreements and withdrawal from some of these agreements, such as Joint Comprehensive Plan of Action (JCPOA), as a change in US foreign policy's grand strategy and is the country's desire for isolationism in international politics? The main hypothesis of the paper is that this kind of approach, it is purely tactical to change the strategic goals of foreign policy of other countries, including the America's friend and foe, with the aim of accepting America hegemony in the field of international politics by them and consolidation of its supreme power in the international system. Also, research findings show that Iran should, by détente with its regional rivals, such as Turkey and Saudi Arabia and, through the creation of a bilateral monetary and bank mechanism with the European Union such as: creation a common Investment Bank and Political & Economic Coalition with BRICS Countries Create a soft balance against the United States.
خلاصه ماشینی:
کشيده شدن يکي از اين اعتراضات به جنگ داخلي و مداخله ناموفق ناتو در آن با مجوز سازمان ملل ، بحث تشکيل دولت مستقل فلسطين ، نزديکي و پيمان آشتي دولت خودگردان فلسطين در کرانه باختري و حماس در نوار غزه و نگراني شديد اسرائيل از اين امر، شدت يافتن حملات آمريکا به تروريستهاي القاعده ، و تداوم حرکت جمهوري اسلامي ايران به سمت انرژي هسته اي، عليرغم وجود تحريمها عليه اين کشور، موجب شد تا علاوه بر موضعگيريهاي گاه و بيگاه اعضاي هيئت حاکمه آمريکا، لازم شود تا اوباما به وضوح سياستها و انتظارات اين کشور را در خاورميانه اعلام کند يا بعبارتي، حتي از آغاز «فصل جديد» در ديپلماسي آمريکا سخن گويد.
از ميان اين سه اصل امريکا تاکيد بيشتري بر عدم گسترش تسليحات اتمي دارد چراکه با اين اصل ميتواند استفاده صلح آميز ديگر کشورها از انرژي هسته اي را به بهانه هاي مختلف محدود کند و با اين کار از اصل اساسي خلع سلاح جهاني که مورد توجه کشورهاي مختلف از جمله غير متعهدها و به ويژه جمهوري اسلامي ايران است ، دور شود.
از ميان اين سه اصل امريکا تاکيد بيشتري بر عدم گسترش تسليحات اتمي دارد چراکه با اين اصل ميتواند استفاده صلح آميز ديگر کشورها از انرژي هسته اي را به بهانه هاي مختلف محدود کند و با اين کار از اصل اساسي خلع سلاح جهاني که مورد توجه کشورهاي مختلف از جمله غير متعهدها و به ويژه جمهوري اسلامي ايران است ، دور شود.
Surprise, Security, and the American Experience, Cambridge, MA: Harvard University Press.
At Home Abroad: Identity and power in American foreign policy, Cornell university press, pp.