چکیده:
در بیشتر سنتهای دینی، از جمله ادیان ابراهیمی، بحث نجات اهمیت خاصی دارد. در آموزه نجاتشناسی، یکی از راهها را توبه میدانند. در الهیات و شعایر مسیحی، با توجه به جایگاه عیسی مسیح علیه السلام در مقام منجی و خدای پسر، مباحث نجاتشناسی بهصورت مبسوط مطرح شده است. در کلیسای ارتدوکس، شعایر مسیحی، از جمله آیین اعتراف و نیز شمایلها، در نیل به نجات و رستگاری و تعریف ایمان مسیحی بسیار اهمیت دارند. در این مقاله با دقت در کاربرد نجات و توبه در عهدین و معنای اصطلاحی آنها به واکاوی این دو مفهوم بنیادین میپردازیم. همچنین با توجه به آبای برجسته کلیسا، از جمله ایرنایوس، اوریگن و آنسلم، نجات روحی و جسمی انسان گناهکار بهواسطه هبوط و ارتباط آن با مسیحشناسی بررسی شده است. یوحنا دمشقی، متاله برجسته قرن هشتم میلادی و آخرین فرد از آبای یونانی کلیسا، دیدگاههایی خاص و تاثیرگذار درباره جایگاه شمایلها دارد که ارتباط این مسیله با نجات و رستگاری و نیز نقش توبه، با دقت در منابع برجایمانده از این متاله، بررسی شده است.
In most religious traditions, including the Abrahamic religions, the issue of salvation is of particular importance. In the doctrine of salvation, repentance is regarded as one of the ways to achieve this objective. Given the position of Jesus Christ as the Savior and Son of God, the topic of salvation is extensively discussed in Christian theology and ritual practices. In the Orthodox Church, Christian rituals including confession and icons are crucial for achieving salvation and defining Christian faith. The present article carefully investigates the usage and connotation of the two basic concepts of salvation and repentance in the Old Testament. Also, the spiritual and physical salvation of the sinful is man has been examined through its descent and relation to Christology according to such prominent church fathers like Irenaeus, Origin and Anselm. John of Damascus—a prominent eighth-century theologian and the last Greek church father—has specific and influential views on the status of the icons the relationship of this subject with salvation as well as the role of repentance have been carefully examined in the collected works of this theologian.
خلاصه ماشینی:
یوحنا دمشقی، متأله برجستة قرن هشتم میلادی و آخرین فرد از آباي یونانی کلیسا، ديدگاههايي خاص و تأثیرگذار دربارۀ جایگاه شمایلها دارد که ارتباط اين مسئله با نجات و رستگاری و نیز نقش توبه، با دقت در منابع برجایمانده از این متأله، بررسی شده است.
نجات، توبه، کلیسای ارتدوکس، شعاير مسیحی، یوحنای دمشقی، آباي کلیسا، شمایلها مقدمه پیروان ادیان الهی بر این باورند که نجات به بازگشت انسان به شرایط سعادت و رستگاری حقیقی و دریافت فیض و برکت ابدی ميانجامد و این رستگاری برای شفای روح گناهکار انسان و برخورداری آن از حیات ابدی، از طریق خدا فراهم میآید (هینلز، 1386، ص332).
خداوند به این خواست متواضع آنها پاسخ خواهد داد؛ برای اینکه خدا در عهد تازهای که با بنیاسرائیل بسته است به این نتیجه میرسد که «دستورات خود را بر روی قلب آنها خواهد نوشت» (31: 33): «من به آنها قلبی خواهم داد که واقف میشوند یهوه هستم و آنها قوم من خواهند بود و من خدای آنها خواهم بود؛ زیرا آنها با تمام وجود بهسوی من باز خواهند گشت (24: 7) (مُعجَم اللاهوتی، 1991، ص214).
بنا بر تفسیری مسیحی از عهد قدیم، مسیح آیین فیضبخش توبه را برای همۀ اعضای گناهکار کلیسای خویش مقرر داشت؛ بهویژه برای کسانی که بعد از تعمید، گناه کبیرهای مرتکب شدهاند و فیض تعمیدی را از دست دادهاند و مشارکت کلیسایی را خدشهدار نمودهاند.
بنابراین، یوحنا دمشقی تعمید را بابی برای توبه کردن میداند و بر این عقیده است که تمثالها باعث نجات انسان میشود.