چکیده:
تبیین صحیح از رابطة دین و اخلاق از دغدغههای فیلسوفان این دو حوزه بوده که بحثهای گستردهای دربارة آن انجام شده است. یکی از چالشیترین قلمروهای این بحث، اخلاق اجتماعی است؛ زیرا افراد جامعه باورهای مختلفی دارند و پیچیدن یک نسخة اخلاقی برای همة آنان چهبسا به تحمیل ارزشها و تبعیض نسبت به گروهی شود که باورهای اکثریت را قبول ندارند. هدف از تحقیق پیشرو، تبیین شاخصههای اخلاق دینی است که به سبب برخورداری از آنها برای تنظیم روابط افراد جامعهای که همه یا اکثریت آنان مسلماناند، بر اخلاق فرادینی اولویت مییابد. از یک سو، اخلاق اجتماعی متاثر از باورهای کلان اعتقادی، بهدلیل تاثیرات شگرف این باورها بر عناصر مهم اخلاق، بر اخلاق فرادینی که تنها بر سرشت مشترک انسانها تکیه دارد، مقدم است؛ و از سوی دیگر، اخلاق اجتماعی برگرفته از متون دینی معتبر، بهدلیل شناخت عمیق و صحیحی که بهوسیلة وحی از انسان و افعال متناسب با سعادت حقیقی وی به دست میآورد، بر اخلاق فرادینی که خود را برای کشف ارزشهای اخلاقی از این منبع شناخت بینیاز میداند، ترجیح دارد.
One of the most challenging topics in the discussion of religion and ethics is social ethics; because providing the same ethical guidelines for individuals with their own diversity may lead to discrimination or imposition of majority values upon minority. The purpose of this research study is to explain the characteristics of religious ethics that their observance in Muslim societies takes precedence over the principles of trans-religious ethics. Given the tremendous impact of religious beliefs over the ethical elements, religious social ethics precedes trans-religious ethics that relies solely on the common nature of humans. Due to the revealed nature of religious social ethics, it has authority over the trans-religious ethics that finds itself needless of revealed sources.
خلاصه ماشینی:
از یک سو، اخلاق اجتماعی متأثر از باورهای کلان اعتقادی، بهدلیل تأثیرات شگرف این باورها بر عناصر مهم اخلاق، بر اخلاق فرادینی که تنها بر سرشت مشترک انسانها تکیه دارد، مقدم است؛ و از سوی دیگر، اخلاق اجتماعی برگرفته از متون دینی معتبر، بهدلیل شناخت عمیق و صحیحی که بهوسیلة وحی از انسان و افعال متناسب با سعادت حقیقی وی به دست میآورد، بر اخلاق فرادینی که خود را برای کشف ارزشهای اخلاقی از این منبع شناخت بینیاز میداند، ترجیح دارد.
یکی از شیوههایی که برای ارائة این بحث پیشنهاد میشود و تحقیق پیشرو نیز بر پایة آن بنا شده، بحث دربارة رابطة این دو مقوله در ساحتهای گوناگون اخلاق، بهویژه ساحت اخلاق اجتماعی، یعنی باید و نبایدهای اخلاقی حاکم بر ارتباطات افراد جامعه است که بحث را با چالشی دوچندان روبرو میكند؛ چراكه افراد جامعه دارای اعتقادات و باورهای گوناگونیاند و پیچیدن یک نسخة اخلاق اجتماعی برای همه آنان، چهبسا به تحمیل ارزشها و تبعیض نسبتبه آن دسته از افراد جامعه منجر شود که باورها و اعتقادات اکثریت را قبول ندارند.
اشتراک در روش توجیه با توجه به معیاری که در اشتراک ارزشهای اخلاق فردی و اجتماعی در منشأ واقعی آنها بیان شد، به اشتراک این ارزشها در روش توجیه نیز پی میبریم و میتوان با آن پشتوانه عقلانی محکمی برای اعتبار احکام اخلاقی فراهم کرد؛ زیرا هر صفت اکتسابی و فعل اختیاری که موجب رسیدن فاعل اخلاقی به قُرب الهی شود، «خوب»، و هر امری که وی را از این هدف دور کند، «بد» است.