چکیده:
دربارۀ چگونگی کیفر اخروی و حقیقت اعمال دنیوی همواره بین اندیشمندان علم کلام بحث و اختلاف نظر، بوده است. برخی بر این باورند که رابطه اعمال و جزای اخروی قراردادی است و خداوند به ازاء اعمال، در آخرت بهشت و یا جهنم را آفریده است؛ این گروه را منکران تجسم اعمال مینامند. گروهی دیگر معتقدند که اعمال انسان در قیامت مجسم میشود. طرفداران این نظریه قائل به 'تجسم اعمال' هستند که آنها را میتوان به دو گروه تقسیم کرد: یکی قائلان به 'صورت مَلَکوتی' و گروه دیگر قائلان به 'انشاء نفس'. در این مقاله نظریه موافقان تجسم اعمال به معنی صورت ملکوتی و مبانی و ادله آنها را بررسی و تحلیل میکنیم. نتیجه تحقیق نشان میدهد که ادله عقلی ایشان از قوت کافی برای این نظریه برخوردار نیست و اگر برخی آیات قرآن و صراحت برخی روایات و شهود برخی از اهل دل نبود، اثبات این نظریه به مشکل برمیخورد.
Amongst the great theologians, there has always been a debate on the connection between the punishment of the hereafter and the actions of this world. Some theologians believe that the connection between the actions of this world and the punishment of the hereafter is contractual, and on this basis God has created heaven and hell; this group are known as the deniers of the ‘Visualization of Deeds’. The other group of theologians believe that our actions are embodied within us in the hereafter. Followers of this theory believe in the ‘Visualization of Deeds’ and they can be divided into two groups; those that believe the visualization to be in a celestial form and those that believe the visualization to be the essence of the soul. In this research paper, we will analyze the arguments presented by those theologians who accept the visualization of deeds in a celestial form. The result from this research suggests that rational reasoning alone, without the help of some verses of the Holy Quran, authentic narrations and the intuition of the heart, would not be able to prove this theory.
خلاصه ماشینی:
قائلان به تجسم اعمال به معني صورت ملکوتي با مباني هستني شناسي و انسان شناسي خاص خويش جدايي بين آخرت و دنيا قائل نيستند و آخـرت را چهـره ملکـوتي و زيـرين دنيا ميدانند که هم اکنون با وجود نيامدن زمان آخرت ، موجودند؛ چرا که فعـل بـه محـض تحقق در دنيا داراي چهره اي است که ماديت ، حائل بين آن و چشم ظاهربين ماست ولي بـا رخت بربستن جان از کالبد مادي قابل مشاهده است .
البتـه تفکيـک قـائلان تجسـم بـه معنـاي صـورت ملکوتي از کساني که قائل به تجسم اعمال به معناي انشاء نفس هسـتند کـاري مشـکل اسـت و اين کار از ابداعات اين مقاله است کـه کـار را بـراي بررسـي صـحت و سـقم دوگـانگي نظـر موافقان آسان تر ميکند.
مجلسي پس از بيان شيخ بر تجسم اعمال ميگويد: «ظهور اخـلاق دنيـات بـه صـورت عقارب و مارها از جانـب شـيخ دال بـر تجسـم اعمـال اسـت چـرا کـه : «اذالحقيقـه الواحـده تختلف صورها باختلاف الاماکن ، فتحلي في کل موطن بحليۀ و تزيي فـي کـل نشـأه بـزي» (همان ).
اينان بـراين باورنـد کـه اعمـال انسـان در آخـرت بـه صورت نعم بهشتي و يا عذاب هاي اخروي نمايان ميشود و باطن اعمال انسان همان بهشـت يا جهنم است .
(طباطبايي،١٤١٧ق ، ج ١، ص ٩٣) از نظر علامـه آيـات دال بـر تجسم اعمال اينگونه تفسير ميشود که عالم آخرت چيـزي جـز عـالم دنيـا نيسـت و گـويي الگوي خود را از دنيا گرفته است و آن همين است و اين همان .