چکیده:
کیفیت زندگی، از مقولات اجتماعی بسیار مهم است که هم چون شاخصهای مهم اقتصادی از جمله تورم، تولید ناخالص ملی، میزان اشتغال و... در میزان توسعهیافتگی کشورها نقش بزرگی را ایفا میکند. این مفهوم، به خصوص، در ارتباط تنگاتنگی با سرمـایه اجتمـاعی قـرار دارد. این ارتبـاط میتواند دروازه ورود مفهوم سرمایه اجتماعی به برنامهریزی شهری باشد. موضوع اساسی در این زمینه، رابطه سرمایه اجتماعی با کیفیت زندگی در مناطق شهری است. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی بوده که برای جمعآوری دادههای مورد نیاز از روش تحقیق پیمایشی استفاده شده است. ابزار سنجش مفاهیم، پرسشنامه محقق که اعتبار آن با روش اعتبار صوری و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد تأئید قرار گرفته است. جامعه آماری شامل کلیهی ساکنان شهر گرگان که 343977 نفر بوده و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 363 نفر تعیین شده است. نمونهها به روش تصادفی سیستماتیک از دو محله گرگانپارس و کوی انقلااب انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. برای تحلیل دادهها از روشهای آماری[1] توصیفی و استنباطی و از آزمونهای آماری متناسب با سطح سنجش متغیرها استفاده شد. یافتهها نشان داد که بین سرمایهی اجتماعی و ابعاد آن (اعتماد، مشارکت و روابط اجتماعی) با کیفیت زندگی در سطح اطمینان 99 درصد رابطهی معناداری وجود دارد. این رابطه با کنترل ناحیه، جنسیت، گروه سنی و سطح تحصیلات همچنان باقیمانده و در سطح اطمینان بالا (99 درصد) معنیدار است. بر این اساس میتـوان گفت که کیفیت زندگی و ابعـاد متعدد آن (کالبدی-زیستمحیطی، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی و بهداشتی درمانی) متأثر از سرمــایهی اجتمــاعی میباشند. نتایج تجربی اینپژوهش نشان داده است که سطوح بالاتر سرمایه اجتماعی سبب میشود که شاخصهای کیفیت زندگی بهبود یافته و در ادامه افزایش سطح کیفیت زندگی، خود سبب بهبود و توسعه روابط جمعی مبتنی بر اعتماد، مشارکت و تعامل در جامعه میگردد.
The standard of living is considered as one of the most important social issues. This is like key economic indices. Such as gross, it is national product which plays a crucial role to increase the rate & level of development, employment & so on across countries of the world. The principle topic on this issue is the relation between the social capitals with the standard of living in city areas. The research method was close to descriptive-analytical kind. The questionnaire’s tool of evaluating the concepts proved the concepts’ validity correct through the “Apparent Credit” approach. It also proved its reliability correct through the use of “Cronbahch’s Alpha Coefficient”. The population contains the entire 343977 residents of the city of Gorgaan & the volume of sample appeared to be 363 individuals. The findings showed that there is a meaningful relation between the social capital & its dimensions with the standards of living. The relations remain the same with the presence & entering of factors like control of region, gender, age bracket & education level, &keeps its meaningfulness at the same high confidence level. Based on this, it can be cited that the standard of living & its multiple dimensions (structural environmental, social – cultural, economic, hygienic & health care) all are under the influence of social capital. The experimental results of the research have revealed that the higher the level of social capital, the more optimum the standard of living indices will be. Consequently it is suggested that the element of social capital and its key role in quality development of civic neighborhood should be considered and appreciated by authorities when planning and making policy for civic and municipal-related procedures.
خلاصه ماشینی:
پیشینه پژوهش پيرامون دو مقولهی اصلي مورد بررسي در اين تحقيق «سرمايه اجتماعي» و «كيفيت زندگي» تحقيقات زیادی صورت پذيرفته است که در اینجا به بررسی چند نمونه از این تحقیقات پرداخته میشود: از تحقیقات داخلی انجام شده پیرامون رابطه بین سرمایهی اجتماعی و کیفیت زندگی میتوان به پژوهش سیدمسعود ماجدی و عبدالعلی لهساییزاده در سال 1385 با عنـوان «بررسی رابطه بیـن متغیرهای زمینهای، سرمایه اجتماعی و رضایت از کیفیت زندگی مطالعهی موردی در روستاهای استان فارس» اشاره داشت.
محسن نوغانی، احمدرضا اصغر پور ماسوله، شیما صفا و مهدی کرمانی (1388) در تحقیقی با عنوان «کیفیت زندگی شهروندان و رابطه آن با سرمایه اجتماعی در شهر مشهد»، نیز به بررسی این موضوع پرداختهاند، هدف تحقیق، بررسی رابطه کیفیت زندگی و ابعاد آن (عینی و ذهنی) با سرمایهی اجتماعی از بین سرپرستان خانوارهای مشهدی بوده است.
همانطور كه در جدول بالا مشاهده ميشود، اگر چه جنبههاي مختلف كيفيت زندگي شهري در هر يك از پژوهشها متفاوت ميباشد و با ديگر پژوهشها مشابه نيست، ليكن تشابهات زيادي در نوع ابعاد مورد بررسي در اين پژوهشها ديده میشود که ما در این پژوهش با استفاده از الگوهای لی (2008) و براتی و یزدان پناه (1390) به علت توجه قابل ملاحظه آنها به اجتماعات محلی، ابعاد کیفیت زندگی را از چهار جنبه کالبدی-زیستمحیطی (کیفیت محل سکونت)، بهداشت و سلامت، اجتماعی و فرهنگی (کیفیت امنیت) و بعد اقتصادی (کیفیت اشتغال و درآمد) مورد ارزیابی و تحلیل قرار دادهایم.