چکیده:
بر اساس کثرتگرایی بیل و رستال، هر سه نظام منطق کلاسیک، ربط و شهودی درست هستند. در این نوع از کثرتگرایی، منطق علمی هنجاری دانسته میشود؛ به این معنا که شخص با قبول صدق مقدمات یک استدلالِ معتبر ملزم به قبول نتیجهی آن نیز خواهد بود. برخی از فلاسفه و منطقدانان با ارائهی استدلالهایی تحت عنوان «استدلال فروپاشی» تلاش کردهاند ناسازگاری قبول توأمان رویکرد کثرتگرایی بیل و رستال و هنجارمندی منطق را نشان دهند. بااینحال، بلکترنر و راسل با ارائهی کثرتگرایی غایتمحور تقریری از کثرتگرایی پیشنهاد کردهاند که مبتنی بر هنجارمندی منطق نبوده و از جانب استدلال فروپاشی تهدید نمیشود. در مقالهی حاضر، با بررسی کثرتگرایی غایتمحورمشخص کردهایم که صرف ادعای هنجارینبودن منطق کافی نبوده و لازم است بلکترنر و راسل استدلالی قوی در جهت اثبات این ادعای خود ارائه دهند؛ همچنینتلاش کردهایم نسخهای را از استدلال فروپاشی پریست ارائه دهیم که همچنان بتواند علیه کثرتگرایی غایتمحور بهکار رود
According to Beall and Restall pluralism, classical logic, relevant logic and intuitionistic logic are all correct. In this type of pluralism, logic is considered to be normative; in the sense that one who accepts the truth of the premises of a valid argument, is bounded to accept the result of that argument. Some philosophers try to show that accepting Beall and Restall pluralism is incompatible by the acceptance of the normativity of logic. However, Blake-Turner and Russell have proposed telic pluralism that is not based on the normativity of logic; claiming that their arguments is not threatened by the collapse argument. In this article, by examining telic pluralism, we have determined that Blake-Turner and Russell’s pluralism lacks strong arguments in defense of non-normativity of logic. On the other hand, we try to present a version of the Priest’s collapse argument that still can be used against telic pluralism.
خلاصه ماشینی:
در مقالۀ حاضر، با بررسی کثرتگرایی غایتمحور مشخص کردهایم که صرف ادعای هنجارینبودن منطق کافی نیست و لازم است بلکترنر و راسل استدلالی قوی درجهت اثبات این ادعای خود ارائه دهند؛ همچنین تلاش کردهایم نسخهای از استدلال فروپاشی پریست ارائه دهیم که همچنان بتواند علیه کثرتگرایی غایتمحور بهکار رود.
جدای از جزئیات مربوط به چگونگی اثباتِ وجود شرایط مجازبودن در نظامهای مختلف منطق و درنتیجه اثبات کثرتگرایی درمورد منطق، نکتۀ حائز اهمیت در مقالۀ حاضر این است که کثرتگرایی بیل و رستال مبتنیبر قبول شرط هنجارمندی منطق است، 41 به این معنی که ازنظر بیل و رستال هر سه نظام منطق کلاسیک، ربط، و شهودی ما را ملزم به قبول نتیجۀ استدلالهای معتبری میکنند که صدق مقدمات آنها را پذیرفتهایم.
بنابراین به این دلیل که L2 هیچ حکمی درمورد ارزش صدق B ندارد و براساس L1، B صادق است، بنابر ویژگیِ هنجارمندی منطقْ لازم است صدق B پذیرفته شود، زیرا درغیراینصورت درستیِ نظام L1 نقض میشود و با ادعای کثرتگرایی در تضاد خواهد بود (ibid.
ازآنجاکه هیچ استدلالی وجود ندارد که در منطقهای ربط یا شهودی معتبر و در منطق کلاسیک نامعتبر باشد، درنتیجه این منطق کلاسیک خواهد بود که ما براساس آن ملزم به قبول نتایج استدلالهای معتبر با مقدمات صادق خواهیم شد و کثرتگرایی بیل و رستال عملاً به وحدتگرایی درمورد منطق مبدل خواهد شد.
ادعای بلکترنر و راسل این است که اساساً خودِ منطق فاقد ویژگیِ هنجارمندی است و الزامی که استدلال معتبر برای شخص در باور به صدق نتیجۀ خود ایجاد میکند ناشی از قبول اصولی معرفتشناختی است که جزئی از منطق نیستند.