چکیده:
ایده هفت آسمان پدافندی با نگاهی کلگرا و آرایهای به شبکه پدافند هوایی و با هدف شفافتر نمودن ویژگیهای عملیاتی تهدیدات و معماری لایهای شبکه پدافند هوافضایی، و همچنین همگن نمودن نقشه راه پیشرفت صنعت پدافند هوافضایی کشور طرح شدهاست. گستردگی تهدیدات هوافضایی از منظر تنوع و تعدد از یک سو و پیشرفت توانمندیهای عملیاتی آنها از سوی دیگر، ایجاب میکند تا الگوی لایههای پدافندی هوافضایی، متناسب با رهنامه نظامی کشور و اقتضائات بومی میهنمان بازطراحی شود. برای تحقق این منظور با احصاء و تحلیل تهدیدات محتمل هوافضایی، ویژگیهای عملیاتی آنها برای سه مقطع زمانی تا افق 1404 مورد بررسی قرار گرفت. نواحی درگیری و کشندگی برای مقابله با این تهدیدات بر اساس میدان عمل آنها و همچنین میدان عمل بهینه سامانههای مقابله، حوزهبندی شد. با یکپارچه کردن نواحی درگیری بر حسب ویژگیهای مشترک، هفت ناحیه بهینه با ویژگیهای قابل تفکیک از هم شناسایی شد. این هفت ناحیه در واقع همان هفت لایه پدافندی هستند که متناظر با باورهای دینی و فرهنگی ما، هفت آسمان پدافندی نامیده شدهاند. این پژوهش از نوع پژوهش توسعهای است که با روش پژوهش موردی و زمینهای و رویکرد تفسیرگرایی و اثباتگرایی انجام شده است. نتیجه دستاورد این پژوهش و تقسیمبندی نواحی پدافندی با ایده هفت آسمان، شفافیت بهمراتب بالاتر، بهرهگیری از 1 شاخص نامگذاری (آسمان) بهجای 2 شاخص (برد و ارتفاع)، تناظر و تناسب گفتمان راهبردی با ویژگیهای عملیاتی نواحی پدافندی، کمک به اصل یکپارچگی و شبکهسازی در پدافند هوایی و شفافیت در تهیه رهنگاشت محصولی و فناوری حوزه پدافند هوافضایی است.
The idea of “Seven Skies of Defensive” has been proposed based on a holism and array viewpoint to the air defense network, in order to clarify operational aspects of threats and architect the aerospace laminar defense network, and also to harmonize the Aerospace defense industry development roadmap for the country. The extent of aerospace threats from the variety and plurality perspective on one hand, and the progress of their operational abilities on the other, necessitate redesigning the aerospace defense layers pattern proportional to the military doctrine and domestic requirements of our homeland. For this purpose, through gathering and analyzing probable aerospace threats, their operational properties were studied at three sequential milestones till the 1404 perspective. Conflict and kill zone for confronting these threats based on their operating fields, and also the optimum operating range for confronting systems were categorized. By integrating conflict zones according to their common aspects, seven distinguishable optimum were identified. These seven zones are in fact the seven defensive layers which according to our religious and cultural beliefs are called “Seven defensive sky”. The present study is a developmental case oriented study which has been performed under interpretivism and positivism approach. The consequences of dividing the defensive area with the seven sky idea include: more clarity, using one index (sky) instead of two (range and height), correspondence and fitness of related strategic literature to defensive zones’ operational properties, helping integration and networking in air defense and finally more clarity in product and technology roadmap making in aerospace defense domain.
خلاصه ماشینی:
هاليون ترازهاي شش لايه اي قدرت هوايي را اين گونه تعريف ميکند: (همان : ٣٧) تراز يکم : حاکميت هوايي؛ در اين تراز دشمن علـيرغـم داشـتن قـدرت و ظرفيـت هـاي فيزيکـي نظامي، توان استفاده از آن را براي به کارگيري و يا ممانعت از عمليات نظامي خودي ندارد؛ تراز دوم : برتري هوايي؛ در اين تراز دشمن قادر به انجام بخشي از فعاليت هاي خصمانه است ولـي قادر به ممانعت موثر از عمليات هاي نظامي خودي نيست ؛ تراز سوم : شرايط مطلوب هوايي؛ در ايـن تـراز نيـز تـوان دشـمن نمـيتوانـد مـانع توقـف کامـل عمليات هاي نظامي خودي شود؛ تراز چهارم : توازن هوايي؛ در اين تراز، دشمن نيز هم تراز با قدرت هوايي خـودي، قـادر بـه انجـام عمليات هوايي است و برتري هوايي به چگونگي انتخاب راهبردهاي عملياتي دارد؛ تراز پنجم : ضعف هوايي؛ در اين تراز قدرت ، دشمن قادر به انجام هرگونه عمليات هوايي بر عليـه مواضع خودي است و نيروهاي خودي علـيرغـم برخـورداري از تـوان محـدود هـوايي قـادر بـه جلوگيري از عمليات دشمن نيست ؛ تراز ششم : فلج هوايي؛ در اين تراز، دشمن قادر به انجام هرگونه عمليات هوايي خصمانه است بي آنکه هيچ نيروي بتواند با آن مقابله کند؛ اين که در هرکدام از اين ترازها چه راهبردها و راهوردهـايي بايـد در پـيش گرفـت خـارج از چارچوب اين مقاله است ، اما اين بحث به اين نکته بسـيار مهـم اشـاره مـيکنـد کـه تـراز قـدرت هوافضايي وقتي قابل اندازه گيري است که توان آفند و پدافند هوايي هم زمان در نظر گرفته شود.